• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : شايد فردا هيچوقت نيايد.......
  • نظرات : 30 خصوصي ، 167 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
     

    سلام و صد تا سلام بر آبجي نرگس گلم .....

    به به خانمي مي بينم كه حالت بهتر و بهتر شده حالا شدي نرگس شاد و شنگول من .......

    من اين نرگس رو مي خوام نه نرگس غمگين افسرده و ناراحت .

    از اينكه مي بينم حالت بهتر شده خدا مي دونه كه چقدر خوشحالم ناز قشنگم . دل به دل راه داره منم با اينكه شما را نديدم ولي مهرت چنان در دلم رسوخ كرده كه بيرون كردنش محال است منم نمي دونم چرا اينقدر مهر و محبت شما به دلم نشسته شايد به خاطر اينه كه شما خيلي مهربونيد . مي دوني انسانها احتياج به محبت دارند اگه اونو ابراز نكنند فايده نداره . من هم از ابراز محبت شما لذت مي برم . خواهر مهربونم خيلي دوستت دارم

    اميدوارم هميشه زندگيت سرشار از شادي و خنده و صميميت باشه .

    متنت فوق العاده بود عزيزم ... همين ندانم كاريها و حماقتها ، تصميم گيري هاي نا به جاي زود هنگام ، احساسات زودگذر و عصبانيت هاي بيجا در خانواده موجب ميشود زندگيشان را به آتش بكشند هر روز هزاران خانواده قرباني اين حماقتها مي شوند . اي كاش همه مان از اين حادثه ها درس زندگي بياموزيم ولي صد ها حيف كه گوشمان كر و چشمانمان به روي حقيقت بسته است و تجربيات تلخ زندگي را تكرار مي كنيم .

    شب ها كه سكوت است و سكوت است و سياهي

    آواي تو ميخواندم از لايتناهي

    آواي تو ميا وردم از شوق به پرواز

    شب ها كه سكوت است و سكوت است و سياهي

    امواج نواي تو به من ميرسد از دور

    دريايي و من تشنه مهر تو چو ماهي

    وين شعله كه با هر نفسم مي جهد از جان

    خوش مي دهد از گرمي اين شوق گواهي

    ديدي ز تو گر صبح ابد هم دهدم دست

    من سرخوشم از لذت اين چشم به راهي

    اي عشق تو را دارم و داراي جهانم

    همواره تويي هر چه تو گويي و تو خواهي

    مينويسم تو رو با بغض با همين دستاي خسته ام .... مي نويسم که بدوني من هنوز ياد تو هستم .. مينويسم از رهايي ، از نگاه عاشقونه ... از اميد عشق و خوبي توي اين دوره زمونه ... مي نويسم تو رو با اشک روي بيتابي مهتاب ... يا که با دل شکسته رو گلاي زرد آفتاب ... مي نويسمت با ترديد روي تنهايي پونه ... مينويسم ، گل مريم قصه عشقو مي خونه ... مينويسم از ترانه توي اين سکوت مهتاب ... از دو تا چشماي خسته ام که واسه تو شده بي تاب ... مي نويسمت با احساس روي تک درخت خونه ... شايد اون دستاي سردت قدر عشقو بدونه .. مينويسم از نگاهت که برام ترانه سازه ..... از غم ستاره اي که پاک و ساده دل مي بازه ... مينويسم از غم دوريت ... از يه قلب پاک و عاشق ... مينويسم پيش قلبت عشق تو بود لايق ... فقط از تو مي نويسم اي تو آخرين بهونه .... اي که اين قلب شکسته ام شده از تو يه نشونه ... بي تو از تو مي نويسم اي اميد آخرينم ...~

    سلام عليكم خواهر نرگس الهي .

    هيچ جز اينكه : ( ذهن ) و : ( دل ) را كه فرموديد بپرسم از شما كه مقصود شما از ايندو چيست ؟

    مطلبي كه چند لحظه پيش از شما در ( لبگزه ) و در رابطه با موضوع ( اياك نعبد ) ايشان نوشته بوديد مرا به اينجا كشاند و ديد كه خواننده را محول كرده بوديد به ذهن و دلشان و خواستم مقصود شما را از ايندو بدانم .

    : ( چراكه ) فكر نمي كنم برايتان روشن باشد .

    امتحان كنيد ، براي يكبار هم كه شده ، در خلوت خود با خودتان .

    موفق باشيد ، خدانگهدار .

    سلام بر شما

    اين نوشته ها احساس گاه گاه منه انهنگام كه به هر سفر دور ميرم فكر ميكنم بايد تو خونه مهربونتر باشم ولي وقتي تو خونه هستم در غفلتها و روزمرگي ها بسر ميبرم. دقيقا هموني رو نوشتي كه هميشه مبتلا به اونم. الان هم در خارج از كشور كه هستم همين قصه ادامه داره و چقدر عاليه كه وقتي از خونه بيرون ميريم با طلب حلاليت بريم و درخواست دعاي خير. شايد لحظه وداع لحظه نگاه اخر باشه كي ميدونه؟

    راستي از گلهاي زيبائي كه تو كامنتهاتون ديدم براي بعضي ها از دوستان با وفاتون هديه كردين تشكر ميكنم. تشكرم از بابت دل مهربون و عاطفي شماستو همين نوشته و انتخاب اين قصه حكايتگر همينه. ممنون

    سلام دوست عزيز
    منتظر جواب سوالاتم هستم
    آپ کردم از يه نوع ديگه
    شاد .. شاد باشيد

    ( نازك من )

    مي نويسم : نازک من

    دل ــ دل نامه رو درياب

    خط به خط نبض مو بشناس

    دست بکش رو پوست آفتاب

    وقت دلتنگي ما نيست

    همه ساز ها رو خبر کن

    که ترانه بي صدا نيست

    وقتشه که از قفس ساز

    پر پرواز بگيري

    خط به خط . نقطه به نقطه

    بغض آواز و بگيري

    مي نويسي : ته خلوت

    از صداي پا مي ترسم

    عادت قفس همينه

    از پرنده ها مي ترسم

    مي نويسم نازک من

    هر چه گلواژه س . خبر کن

    رخت آفتابي به تن کن

    ظلمت و زير و زبر کن

    نازک ــ دل نازک من

    اي هميشگي ترينم

    نذار از غزل بيافتم

    نذار اشک هاتو ببينم

    نبض تو هنوز مي تونه بهترين ترانه باشه

    براي رستن و رستن

    بهترين بهانه باشه

    (شهيار قنبري ) ....///

    سلام آبجي خانم .

    خوبي ؟؟؟

    كجايي مهربون ؟

    دلم تنگيده برات ....

    من به روز شدم . بيا پيشم . خب ؟؟؟ آفرين .

    منتظرم گلم .

    موفق باشي ...

    ديده بودمت هزار بار تو يه روياي قديمي / با زمين خيلي غريبم با هواي تو صميمي/ چشمامو به روت مي بندم تا که اشکامو نبيني/ به نگاه چشم گريون يه فرشته رو زميني/ دلاي آبي هميشه ميمونن بي يار و ياور/ با تو فرياد يه عمرو مي کشم تا اوج باور/ سلام آبجي نرگس .... اومدم خداحافظي کنم ... يه ده روزي نيستم .... ميرم مشهد هنوز متن رو نخوندم و فقط نگاهي گذرا انداختم ... ولي ميخونم و نظر ميدم / تا بعد / موفق باشي .

    سلام...آري براستي كه ناگهان چه زود دير مي شود.
    سلام/يادم افتاد اين آهنگ فلوت مربوط به استاد الهي/خانم الهي با ايشون نسبتي دارين ؟/
    سلام متن زيبايي بود و عكس ها نيز زيباتر. در ضمن ممنون كه قدم رنجه فرموديد و متشكر از همراهي تان در مورد ايده معادل يابي براي كلمه وبلاگ. موفق باشيد

    سلام

    كسي كه تو اين مواقع حسرت مي خوره وخبر نداره چه گوهري داشته والان نداره و...بهتره كه اينقدر غصه بخوره تا دق كنه ، كه چي همه بعد از اينكه بهترين رو از دست مي دن يادشون مي افته وغصه مي خورن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    من تا وقتي هستم قدرمو بدون بعد از اينكه رفتم اگه بميري هم مهم نيست .

    آن قصر که بر چرخ همي زد پهلو

    بر درگه او شهان نهادندي رو

    ديديم که بر کنگره اش فاخته اي

    بنشسته همي گفت که کوکو کوکو؟

    از آمدن و رفتن ما سودي کو

    وز تار وجود عمر ما پودي کو

    در چنبر چرخ جان چندين پاکان

    مي سوزد و خاک مي شود دودي کو

     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >