سلام. به مطالب بسيار خوب و پر تاملي اشاره كرديد. واقعا اي كاش قدر لحظات و فرصتها را بدانيم. و بيهوده آنها را از دست ندهيم . چرا كه تضميني نيست فرصتي باشه تا بتوان فرصتهاي از دست رفته را جبران كرد و كلام آخر اينكه بيا تا قدر يك ديگر بدانيم .. كه ناگه ز يك ديگر نمانيم. .. پايدار باشيد. يا علي .. التماس دعا
زندگي قافيه شعر من است
شعر من وصف دلارايي توست
در ازل شايد اين
سرنوشت من بود
من مي سرايم به اميدي که تو خواندي
ورنه آخرين مصرع من
قافيه اش مردن بود
بيا تا قدر يکديگر بدانيم
که ناگه زيکديگر نمانيم
گفتگو با خدا
خواب ديدم در خواب با خدا گفتگوئي داشتم .
خدا گفت پس مي خواهي با من گفتگو کني؟
گفتم: اگر وقت داشته باشيد.
خدا لبخند زد ,
وقت من ابدي است.
WHAT QUESTIONS DO YOU HAVE IN MIND FOR ME?
چه سوالاتي در ذهن داري, مي خواهي از من بپرسي؟
چه چيز بيش از همه شما را در مورد انسان متعجب مي کند؟
خدا پاسخ داد...
.
به جاي دسته گلي كه فردا بر گورم نثار مي كني
امروز با شاخه گلي يادم كن
به جاي سيل اشكي كه فردا بر مزارم مي ريزي
امروز با تبسم مختصري شادم كن
امروز كه در نزد توام مرحمتي كن
فردا كه شوم خاك، چه سود اشك ندامت؟!
با نام و ياد خدا
رفيقان يك به يك در خاك رفتند
بسي شاد و بسي غمناك رفتند
چو بايد عاقبت رفتن از اين دشت
خوشا آنان كه چون گُل، پاك رفتند...
(داغ ايليا بدجوري داره آبم مي كنه! با اينكه خيلي وقت نيست به وبلاگشون سر ميزنم! كاش اشكام تموم مي شد...)
سلام نرگس عزيزم. ابتدا شهادت داداش ايلياتونو تبريك و تسليت ميگم...موضوع زندگي و شهادت ايلياي عزيز و مطلب جديد شما، جرقه هايي بودن كه بيدارم كردن.....خلاصه اينكه: بيا تا قدر يكديگر بدانيم...كه تا ناگه ز يكديگر نمانيم...
سبز باشيد.