• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : درس زندگي
  • نظرات : 41 خصوصي ، 392 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    21   22   23   24   25    >>    >
     

    اي بابا نميدونم كامنتهاي من چي ميشه؟نكنه ميره خصوصي؟؟؟ حالا خدا كنه بره منكه هر بار اومدم اين چند وقته تو اين وبلاگ كامنت بزارم بدشانسي اوردم..يا پريده..يا باز نشده اصلا...يا دي سي شدم ..يا كارتم تموم شده يا هزار اما واگر ديگه اينم حالا يه مشكله تازه...عنده شانسم من اصلا!!!!!

    نخيررررر انگاري اين وبلاگ با من سره ياري ندارد وميخواد همچنان منو جلو ابجي نرگسم ضايع كنه...باشه باشه بگرد تا بگرديم وبلاگ جان هميشه در رويه پاشنه نميچرخه من ميام مينويسم تو هم پاكش كن سندش نكن چه ميدونم هركار دلت ميخواد بكن وبلاگ جان تا ابجي نرگسم نتونه پيامهامو ببينه اما بالاخره يه روزي نرگس ميبينه كامنتهامو وميخونه....دوره گردون گر 2روزي بر مراد ما نرفت...دائما يكسان نباشد حال دوران غم نميخورممممممممممممم

    اي بابا نميدونم كامنتهاي من چي ميشه؟نكنه ميره خصوصي؟؟؟ حالا خدا كنه بره منكه هر بار اومدم اين چند وقته تو اين وبلاگ كامنت بزارم بدشانسي اوردم..يا پريده..يا باز نشده اصلا...يا دي سي شدم ..يا كارتم تموم شده يا هزار اما واگر ديگه اينم حالا يه مشكله تازه...عنده شانسم من اصلا!!!!!

    سلام مهربان... خسته نباشي ... از چنجره ي آبي که شما و بسياري از انسانهاي منطقي انسان و عالم را نگاه ميکنند ميشود مقايسه تان را در مورد انسان و اسکناسي که مثل زده بوديد را باور داشت اما مهربان اين معادله طبيعي را خود طبيعت در اوقاتي ميشکند ... فرض کنيد همان اسکناس 1000 توماني را اگر به ناگاه دچار تير غيبي شود و به شعله آتشي گرفتار آيد آنوقت چه آيا خاکستر اسکناس 1000 توماني با خاکستر کاهي در ارزش اختلافي خواهد داشت؟ حالا اگر همين انسان که در حوادث ارزشهاي خود را حفظ و نگهباني کرده و گذر زمان و حکايات سخت آن نتوانسته بهايي از اين انسان کم و کاستي نمايد اگر به دست همين روزگار يا نابخردي دشمنان دچار آتشي شد آنگاه دل و ايمان آتش گرفته را چه مينامند ؟ در هر حال بنده که شاگرد تنبل کلاس زندگيم از مطلب شما آنچه بايد آموختم و تشکر ... زندان شکلاتي همه حال انتظار دوستان را ميکشد ... حکيم حاکم نگهدارتانhttp://tinypic.com/j6o1ky.jpg

    سلام ابجي نرگس گلم در مورده مطلبت ميگم اما اول بزار يه چيزي بگم نميدونم اين چه حسي دارم اميدوارم درست نباشه اما هر جا كامنتهاتو ديدم وخوندم يه غمي توشون بود يه غمي كه با هميشه فرق داشت نثرت اون ابجي نرگس هميشه ما نبود نميدونم چي شده اما فقط اينو ميتونم بگم براي دلت كه هميشه فقط جايه مهربوني وپاكي وصفا بوده وهست دعا ميكنم كه هيچوقت غم راه خونه دلتو ياد نگيره واگر غمگيني وناراحت هر چه زودتر برطرف بشه ماييه دلتنگي وغمت ودوباره شادو دل زنده باشي خواهره گلم اين تنها كاريه كه از دستم برات بر مياد....
    سلام ابجي نرگس گلم در مورده مطلبت ميگم اما اول بزار يه چيزي بگم نميدونم اين چه حسي دارم اميدوارم درست نباشه اما هر جا كامنتهاتو ديدم وخوندم يه غمي توشون بود يه غمي كه با هميشه فرق داشت نثرت اون ابجي نرگس هميشه ما نبود نميدونم چي شده اما فقط اينو ميتونم بگم براي دلت كه هميشه فقط جايه مهربوني وپاكي وصفا بوده وهست دعا ميكنم كه هيچوقت غم راه خونه دلتو ياد نگيره واگر غمگيني وناراحت هر چه زودتر برطرف بشه ماييه دلتنگي وغمت ودوباره شادو دل زنده باشي خواهره گلم اين تنها كاريه كه از دستم برات بر مياد....دعا !!!
    سلام ابجي نرگس گلم در مورده مطلبت ميگم اما اول بزار يه چيزي بگم نميدونم اين چه حسي دارم اميدوارم درست نباشه اما هر جا كامنتهاتو ديدم وخوندم يه غمي توشون بود يه غمي كه با هميشه فرق داشت نثرت اون ابجي نرگس هميشه ما نبود نميدونم چي شده اما فقط اينو ميتونم بگم براي دلت كه هميشه فقط جايه مهربوني وپاكي وصفا بوده وهست دعا ميكنم كه هيچوقت غم راه خونه دلتو ياد نگيره واگر غمگيني وناراحت هر چه زودتر برطرف بشه ماييه دلتنگي وغمت ودوباره شادو دل زنده باشي خواهره گلم اين تنها كاريه كه از دستم برات بر مياد....

    اي بابا كامنت من كوش پس؟؟؟؟؟/

    سلام ابجي نرگس گلم در مورده مطلبت ميگم اما اول بزار يه چيزي بگم نميدونم اين چه حسي دارم اميدوارم درست نباشه اما هر جا كامنتهاتو ديدم وخوندم يه غمي توشون بود يه غمي كه با هميشه فرق داشت نثرت اون ابجي نرگس هميشه ما نبود نميدونم چي شده اما فقط اينو ميتونم بگم براي دلت كه هميشه فقط جايه مهربوني وپاكي وصفا بوده وهست دعا ميكنم كه هيچوقت غم راه خونه دلتو ياد نگيره واگر غمگيني وناراحت هر چه زودتر برطرف بشه ماييه دلتنگي وغمت ودوباره شادو دل زنده باشي خواهره گلم اين تنها كاريه كه از دستم برات بر مياد....ي پس؟؟؟؟؟؟خوبه حالا سيوش كرده بودم......

    سلام ابجي نرگس گلم در مورده مطلبت ميگم اما اول بزار يه چيزي بگم نميدونم اين چه حسي دارم اميدوارم درست نباشه اما هر جا كامنتهاتو ديدم وخوندم يه غمي توشون بود يه غمي كه با هميشه فرق داشت نثرت اون ابجي نرگس هميشه ما نبود نميدونم چي شده اما فقط اينو ميتونم بگم براي دلت كه هميشه فقط جايه مهربوني وپاكي وصفا بوده وهست دعا ميكنم كه هيچوقت غم راه خونه دلتو ياد نگيره واگر غمگيني وناراحت هر چه زودتر برطرف بشه ماييه دلتنگي وغمت ودوباره شادو دل زنده باشي خواهره گلم اين تنها كاريه كه از دستم برات بر مياد....دعا!!
    نرگس خانم من الانه يك كامنت واسه شما گذاشتم و نميدونم رفت تو قسمت خصوصي يا نگرفت؟؟ عجيبه چون من قسمت خصوصي را تيك نزده بودم مثل اين كامنت واگر اينهم رفت تو قسمت خصوصي خواهشا هردوتاش را بيار روي صفحه اصلي كامنتهات ..مرسي عزيز شاد باشي و علي نگه دارت

    سلام مهربان... خسته نباشي ... از چنجره ي آبي که شما و بسياري از انسانهاي منطقي انسان و عالم را نگاه ميکنند ميشود مقايسه تان را در مورد انسان و اسکناسي که مثل زده بوديد را باور داشت اما مهربان اين معادله طبيعي را خود طبيعت در اوقاتي ميشکند ... فرض کنيد همان اسکناس 1000 توماني را اگر به ناگاه دچار تير غيبي شود و به شعله آتشي گرفتار آيد آنوقت چه آيا خاکستر اسکناس 1000 توماني با خاکستر کاهي در ارزش اختلافي خواهد داشت؟ حالا اگر همين انسان که در حوادث ارزشهاي خود را حفظ و نگهباني کرده و گذر زمان و حکايات سخت آن نتوانسته بهايي از اين انسان کم و کاستي نمايد اگر به دست همين روزگار يا نابخردي دشمنان دچار آتشي شد آنگاه دل و ايمان آتش گرفته را چه مينامند ؟ در هر حال بنده که شاگرد تنبل کلاس زندگيم از مطلب شما آنچه بايد آموختم و تشکر ... زندان شکلاتي همه حال انتظار دوستان را ميکشد ... حکيم حاکم نگهدارتان

    سلام خواهر عزيزم...امدم حالتون را بپرسم و درضمن بگم من نميدونم چرا نميتونم وارد سايت علي اقا..سرزمين دور بشم؟؟ شما ميتونيد؟؟ البته از حال و احوالش با خبرم چون هرچند وقت يكبار يه زنگي بمن ميزنه و مارا شرمنده ميكنه ولي نگرانشم...انشالله شماهم هميشه شادو سربلند باشيد و در خاتمه فرا رسيدن سال 2006 ميلادي را هم تبريك ميگويم به شما و همه و همه اونهايي كه دوست دارن هميشه جشن و سرور باشه حالا چه ميلادي و چه هجري و چه جشن تولد و غيره.....خداوند نگه دارت وعلي يار شما

    سلام

    خوبي خانمي ؟

    خوب باشي...

    منو يک جاده چشم براه.
    جاده اي از شب تا خلوت ماه ..
    اخرين خانهء اين جاده تويي.
    اتفاقي که نيفتاده تويي.
    دستهايم که نياز الودن.
    همه عمر به سويت بودن.
    باز هم باش و فداکاري کن.
    ارزوهاي منو ياري کن.

    بي عطر تو پنجره ها دلتنگ اند.
    همهء منظره ها بي رنگ اند.
    بي تو جنگل همه جايش قفس است ..
    گل اگر خرده نگيري هوس است؟ ..
    اسمان زنداني خط خطي است.
    زندگي پاياني خط خطي است.
    با کليد نفس گرم تو بود.
    قفل قلب من اگر. نرم تو بود.
    اي بهاري که چنين ارامي.
    شاخه در شاخه همه ابهامي.
    من و اين راز گشودن از تو .
    با همين شعر سرودن از تو.
    اسمان لحظهء تنهايي تو.
    ماه اينه زيبايي تو.
    کهکشانها که درنگي دارند.
    پولک رنگ به رنگي دارند.
    هر يک آزيني. تاري از مو. ..
    يک گل تازه به کنج گيسو.
    در شب شعر نگاهت اي دوست.
    مانده ام چشم براهت اي دوست؟؟؟ .
    لب تو نقطهء اغاز وجود.
    ابرويت منحني. بود و نبود.
    در شب خالي دريا و درخت.
    موج گيسوي تو. طوفاني سخت.
    شب تو تجربه اي رويايي.
    اخرين فرصت استسنايي.
    ميرسم . ميرسم.اخر يک روز.
    به تو. اري به تو.اي عشق هنوز. ؟؟


    همسفر درياها

    همدرد بال و پر درُناها.
    تو بشارت به پرستوهايي.
    مايه جراعت. آهوهايي.
    روح ازاد کبوترها.تو.
    رويش شاد سنوبرها تو.
    ميوه ها با تو رسيدن دارند.
    سيب ها حسرت چيدن دارند.
    با تو گيلاس با چشم بيدار.
    که نوازش کني او را يک بار.
    سبزه تا يک نفس اميخت بتو.
    سبز و سر زنده بر انگيخت زه تو.
    چشم بد تا به ابد دور از تو .
    که بُود مستي انگور از تو .؟


    لبت از نقمهء شادي لبريز.
    نفست مثل قناري يک ريز.
    چکه يي سرخي رويت اي داد؟ ...
    صبحدم در چمن لاله فتاد.
    سرخ شد لاله زه شرم رخُ تو .؟ ..
    خنده کردي و شدي پاسخ تو .
    تا که در اينه لبخند زدي.
    باورم شد که تو جادو بلدي؟ ..

    تو به جادو هم رونق دادي.
    سر. را مرتبه حق دادي؟

    تا ديداري. نازنين گل..

    ب د ر و د

    به ماه در شب برفي قسم. که افتاب تريني تو


    صدا کن مرا

    . صداي تو سبزينه ان گياه عجيبي ست

    که در انتهاي صميميت حوض مي رويد..
    در هياهوي اين عصر خاموش

    من از بي کسي يک گل

    که در لاي يک سنگ مي رويد.

    تنها ترم...
    بيا تا برايت بگويم.

    .چه اندازه تنهايي من بزرگ

    .وهم رنگ غم است..
    خاصيت عشق اينست..

    کسي نيست بيا تا زندگي را بدزديم..
    انوقت ميان دو ديدار تقسيم کنيم..
    بيا تا با هم از سبدي از گل چيزي بفهميم..
    بيا زودتر چيزها را بفهميم.؟
    بيا اب شو مثل يک واژه در سطح خاموشيم..
    بيا مرا گرم کن اين روزها هوا سرد است؟؟
    در اين شبهاي تاريک من از کبريت ميترسم..
    بيا تا نترسم من از اين تنهايي..
    مرا باز کن مثل يک درخت..
    مرا خواب کن زير يک شاخه.

    .دور از تنهايي و بي کسي.
    دور از ترس
    بيا و نگاه کن

    . گونه هاي که من خواب هستم و تر مي شود؟؟
    اين قناري چه غمگين مي خواند..

    سلام. ابجي گل و نازنينم..

    خانمي اميدوارم. شاد باشي و هميشه مهربان و

    اوج شاديهايت. در بلندترين. نقطه

    ..گرامي گل... من حدود ده روزي نبودم. شهرستان رفته بودم.

    دوم هم عزيز ابجي..من ايميل شما را جز دوستان گذاشتم.

    و موقع اپديت جديد. حتما ايميلي ارسال شده..نديدي.شايد خانمي..؟

    راستي. يك تصادف كوچيك هم داشتم البته. ولي خوب به شكر ان بلند اشيان..و دعاي دوستان مهربان بخير گذشت.

    و با خسارت مالي. تمام شد خدا را شكر....

    الان هم اومدم تهران. و در خدمت گذاري حاضر..

    باز هم كم محبتي اين كمترين را ببخشيد..شرمنده..

    در سايه سار لطف. خداي مهربان هميشه و همه وقت..شادكام . پيروز باشي..امين..

    كمترين صمد..


    نقش کردم.رخ زيباي تو در خانهء دل؟
    خانه ويران شد و ان نفش به ديوار بماند..////////////
    /


    نالم از دست تو اي ناله که تاثير نکردي.؟
    گر چه او کرد دل از سنگ؟تو تقصير نکردي؟
    .................
    شرمسار توام اي ديده. از اين گريه خونين..؟
    که شدي کور. و تماشاي رخش سير نکردي..؟
    .........................
    اي اجل. گر سر ان زلف درازم به کف افتد..
    وعده هم گر به قيامت بنهي. دير نکردي؟
    .....................................
    واي از دست تو اي شيوه عاشق کش جانان..
    .. که تو فرمان قضا بودي و تغير نکردي
    .....................
    عشق هم دست به تقديم. شد. و کار مرا ساخت
    . برو اي عقل که کاري تو به تدبير نکردي؟؟
    ....................
    خوش تر از نقش نگارين من اي کلک تصور
    .. الحق انصاف توان داد. که تصوير نکردي.؟/
    ..........
    چه غرور يست در اين سلطنت اي يوسف مصري..
    که دگر پرسش حال پدر پير نکردي..؟
    .................
    شهريارا تو به شمشير قلم در همه افاق ..
    به خدا ملک دلي نيست که تصخير نکردي.؟
    .................
     <    <<    21   22   23   24   25    >>    >