امشب در سر شوري دارم، امشب در دل نوري دارم
باز امشب در اوج آسمانم، رازي باشد با ستارگان
امشب يکسر شوق و شورم، از اين عالم گوئي دورم
از شادي پر گيرم که رسم به فلک
سرود هستي خوانم در بر حور و ملک
در آسمان غوغاها فکنم
سبو بريزم ساغر شکنم
امشب يکسر شوق و شورم، از اين عالم گوئي دورم
با ماه و پروين سخن مي گويم، وز روي مه تو ......... اثري جويم
جان يابم زين شبها، مي کاهم از غمها
ماه و زهره را به طرب آرم،از خود بي خبرم ز شعف دارم
نغمه اي بر لب ها، نغمه اي بر لب ها
امشب يکسر شوق و شورم، از اين عالم گوئي دورم
امشب در سر شوري دارم، امشب در دل نوري دارم
باز امشب در اوج آسمانم، رازي باشد با ستارگان
امشب يکسر شوق و شورم، از اين عالم گوئي دورم................