(( کعبه مقصود ))
تا کي به تمناي وصال تو يگانه اشکم شود از هر مژه چون سيل روانه اي تير غمت را دل عشاق نشانهخواهد بسر آمد غم هجران تو يا نه جمعي بتو مشغول و تو غايب زميانه رفتم به در ص.معه عاب و زاهد ديدم همه را پيش رخت راکع و ساجد در ميکده رهبانم و در صومعه زاهد يعني که ترا مي طلبم خانه به خانه آنروز که رفتند حريفان پي هر کار زاهد به سوي مسجد و من جانب خمار حاجي به ره کعبه و من طالب ديدار من يار طلب ميکنم او جلوه گه يار او خانه همي جويد من صاحب خانه هر در که زدم صحب آن خانه تويي . تو هر جا که شدم پرتو کاشانه تويي . تو در ميکده دير که جانانه تويي . تو مقصود من از کعبه و بتخانه ويي تو مقصود تويي . کعبه و بتخانه بهانه عاقل به قوانين خرد . راه تو پويد ديوانه برون از همه .اسرار تو جويدتا غنچه نشکفته اين باغ . که بويد ؟هرکس به زباني صفت مدح و گويد بلبل به غزلخواني و قمري به ترانهبلبل به چمن آن گل رخسار . عيان ديدپروانه در آتش شد و اسرار نهان ديد عارف . صفت ذات تو در پير و و جوان ديد يعني همه جا عکس رخ يار . توان ديد ديوانه منم من . که روم خانه به خانه بيچاره بهايي ه دلش پر ز غم توستهر چند که عاصي ست . زخيل خدم توستاميد وي از عاطفت دم به دم توست تقصير خيالي به اميد کرم توست يعني که گناه را به از اين نيست بهانه
...شيخ بهايي ....
سلام...من آپم....
زندگي مثل گل سرخ است
پر از عطر پر از گل پراز خار پر از برگ لطيف
يادمان باشد اگر گل چيديم
عطر و خار و گل و گلبرگ
همه همسايه ي ديوار به ديوار همند.
نيلوفر آبي
هم آغوشي پروانه با گل
آه ، اي پروانه عاشق باز آمدي
چه خوش آمدي که دلتنگت بودم
اين را گل به پروانه گفت به زيبايي
لبخندي زد باو از سر مهرباني
نگاهش کرد با دلتنگي
نگاهش داشت سوالاتي!!!
کجا بودي؟ چه مي کردي؟
فراموش کرده بودي گل تنهاي عاشق را؟
جوابش داد به سادگي
همان بهانه هميشگي
$("div.commhtm img").each(function () { if ($(this).attr("em") != null) { $(this).attr("src","http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/"+$(this).attr("em")+".gif"); } }); < << 6 7 8 9 10 >> >