• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : حال باغبان در شب تشيع ياس
  • نظرات : 16 خصوصي ، 324 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    16   17   18   19   20    >>    >
     
    + فاطميون 
    شهادت حضرت زهرا عليه السّلام
    شهادت مظلومانه و جانگداز حضرت امّ الائمة النجباء صديقه كبرى فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها در مدينه 75 روز پس از رحلت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله واقع شده است.
    (زاد المعاد: ص 374. فيض العلام: ص 246. بحار الانوار: ج 22، ص 545)
    اقوال ديگر در باره شهادت حضرت در سوم جمادى الثانيه خواهد آمد.
    در شب چهاردهم، امير المؤمنين عليه السّلام به همراه جمعى قليل از گلهاى سر سبد اصحاب، بدن مطهر صديقه كبرى سلام اللَّه عليها را به خاك سپردند.
    به سند صحيح از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده است كه حضرت فاطمه سلام اللَّه عليها، 75 روز بعد از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله زنده بود. بنابر مشهور كه وفات آن حضرت در 28 صفر باشد، شهادت حضرت صديقه سلام اللَّه عليها در 13 يا 14 يا 15 جمادى الاولى مى‏شود. در اين سه روز زيارت آن حضرت مناسب است.
    (فيض العلام: ص 248)
    + فاطميون 
    ... اى امانت چند روزه خدا در خاك! تو از آغاز دل بسته پرواز تا فراسوى افلاك بودى. چندى به رسم معرفت‏آموزى خاكيان، پاى بدين سراى پريشانى نهادى تا اوج عروج آدمى و راز خلقت زن را در تو بنگرند.
    به همسرى كسى درآمدى كه زان پيش دنيا را سه طلاقه گفته بود. كسى كه دستش از درهم و دينار تهى بود و دلش به ايمان و يقين پُر.
    ... هر چند در بهار عمر، مصيبت‏هاى توان فرساى دهر، جان جوانت را خست و دل مهربانت را شكست، ولى كرختى پاييز يأس هرگز راه بر پر پرواز بلند توكلت نبست.
    ... اى راز دار دلشوره‏هاى على! روشن‏ترين ستاره شب‏هاى بى چراغ مدينه! پس از تو حضرت بوتراب جز بر بالش سنگى اندوه نخفت و درد و داغ دلش را جز به چاه راز دار كوفه نگفت.
    ... بى تو على بى سامان و آتش به جان نشست. شكيب از كف نهاده و در چنگ فتنه‏ها ايستاده، با سينه‏اى مجروح و خسته و با غصه‏اى به بى نهايت پيوسته... .
    ... سلام بر تو، روزى كه به عالم خاك گام نهادى؛ روزى كه به افلاك پر كشيدى؛ و روزى كه چون خورشيد تابناك، در عرصه قيامت، قامت مى‏كشى.
    + فاطميون 
    ... اى امانت چند روزه خدا در خاك! تو از آغاز دل بسته پرواز تا فراسوى افلاك بودى. چندى به رسم معرفت‏آموزى خاكيان، پاى بدين سراى پريشانى نهادى تا اوج عروج آدمى و راز خلقت زن را در تو بنگرند.
    به همسرى كسى درآمدى كه زان پيش دنيا را سه طلاقه گفته بود. كسى كه دستش از درهم و دينار تهى بود و دلش به ايمان و يقين پُر.
    ... هر چند در بهار عمر، مصيبت‏هاى توان فرساى دهر، جان جوانت را خست و دل مهربانت را شكست، ولى كرختى پاييز يأس هرگز راه بر پر پرواز بلند توكلت نبست.
    ... اى راز دار دلشوره‏هاى على! روشن‏ترين ستاره شب‏هاى بى چراغ مدينه! پس از تو حضرت بوتراب جز بر بالش سنگى اندوه نخفت و درد و داغ دلش را جز به چاه راز دار كوفه نگفت.
    ... بى تو على بى سامان و آتش به جان نشست. شكيب از كف نهاده و در چنگ فتنه‏ها ايستاده، با سينه‏اى مجروح و خسته و با غصه‏اى به بى نهايت پيوسته... .
    ... سلام بر تو، روزى كه به عالم خاك گام نهادى؛ روزى كه به افلاك پر كشيدى؛ و روزى كه چون خورشيد تابناك، در عرصه قيامت، قامت مى‏كشى.
    + فاطميون 
    + فاطميون 

    ريخت دشمن بر سر زهرا (س) ولايت را ببينبارها از پا فتاد و غافل از مولا نبود

    من نمي گويم چه شد گويند در چشم علي (ع)
    سيل دشمن بود پيدا فاطمه (س) پيدا نبود

    + فاطميون 
    رت در رتبه ز انبيا مقدم زهراست به ز

    همتاي علي مرد دو عالم زهراست

    برگوي بر آنکه اسم اعظم جويد

    شايد که تمام اسم اعظم زهراست

    چون فاطمه مظهر صفات يکتاست

    انوار خدا ز روي زهرا پيداست

    همتاي علي و در جهان بي همتاست

    زهراست محمد و محمد زهراست

    زهراست که هم ترازوهمراز علي است

    پر پر شده بشکسته گل ناز نبي است

    مفقودالاثر پس از شهادت قبرش

    ما بين در و جدار جانباز علي

    + فاطميون 

    اتاقي كه حضرت فاطمه زهراي مرضيه سلام الله عليها در ان متولد شده اند

    + محب مهدي 
    گل سرخ غمگينانه گفت:
    پروانه عزيز دوست داشتني!
    در سرزمين ما هزاران گل نرگس هست. در همسايگي من، ده ها نمونه از آن ها روييده است و تو تا به حال به هيچ كدامشان حرفي از عشق نزده اي.
    پس چگونه است كه ادعاي عاشقي گل هاي نرگس را داري؟!
    و من باز در پاسخش گفتم:
    گل سرخ عزيز!
    گل نرگس حقيقي را در هيچ باغچه اي نمي توان يافت.
    گل نرگس من، گل نرگسي يگانه است.
    او صاحب تمامي گل هاي عالم است،
    او مقتداي تمامي پروانه هاي عاشق پيشه است،
    او دليل پروانگي من است ،
    و تمامي آرزوي من،
    و اي كاش...
    اي كاش...
    اي كاش كه آرزوي طواف كردن به دور او را به گور نبرم!
    كه همگان مي دانند عمر پروانه، چه كوتاه، چه اندك ... و چه ناچيز است!
    من گل هاي زيادي ديده ام؛
    اما هيچ كدامشان براي من، گل نرگس نمي شود.
    گل يگانه ، تنهاي نوزاشگر من!..." مهدي" .
    + محب مهدي 

    ~ پروانه گفت...~

    ~ پروانه گفت...~

    من گل هاي زيادي را ديده ام...
    من گل لاله را مي شناسم.
    گل نسترن را ديده ام.
    با شقايق دوست بوده ام.
    با مريم و سوسن و... هم نشين شده ام؛
    اما بارها و بارها، به تمامي آنها گفته ام كه هيچ كدامشان براي من، گل نرگس نمي شوند. من عاشق ديوانه گل نرگس ام.
    اين را ديگر، همه گل هاي سرزمين من- همه گل هايي كه مرا مي شناسند- مي دانند.
    يك بار گل سرخي از من پرسيد: پروانه جان! پروانه خوب دوست داشتني!
    اين چه رازي است كه تو هميشه و در همه جا و در حضور تمامي گل ها، تنها و تنها از گل نرگس مي گويي و تنها و تنها از عشق او ياد مي كني؟ اين گل نرگس چه دارد كه تو را اين گونه شيفته خويش كرده است؟ به گل هاي سرزمينمان نگاه كن!
    لاله را با تمام زيبايي اش ببين!
    طنازي مريم را بنگر!
    دلبري سوسن را شاهد باش!
    اين ها همه آرزو دارند كه زماني- آن هنگام كه براي استرحت، اندكي دركنارشان مي آسايي- حرفي هم از آن ها بزني و سخني هم در باب محبت آن ها بگويي و افسوس و صد افسوس كه همگي در حسرت اين آرزو مانده اند...!!
    من در پاسخ گل سرخ گفتم:
    گل سرخ عزيز!
    با خود عهده كرده ام- تا آن هنگام كه در سرزمين ما گل نرگس هست - از عشق هيچ گل ديگري سخني نگويم.
    تو خود بگو كه آيا تا وقتي وجود نازنين گل نرگس هست، مي توان عاشق دل باخته گل ديگري بود؟!
    اصلا مگر مي شود ادعاي عشق داشت و عاشق او نبود؟
    پروردگارا!
    آن سلطان هدايت را، ملك سليمانى ده و فراتر از آن، مملكت دو جهانى كه خوبرويان آينه خوبى اويند.
    او را در زمين، خليفه خود گردانيدى چون پيشينيان از داوود و پيامبران، كه او مجموعه صفات پيامبران و امامان است.
    صورت حزينش دلرباتر از داوود و زيبايى چهره‏اش بهتر از جمال يوسف و سفره عشقش نمكين تر از همه.
    پروردگارا!
    عشق را با دستان او بر قلب ها حاكم گردان و توحيد را با جام او بر جان ها بچشان.
    او هرگز از ستمكاران نخواهد هراسيد و شريكى براى تو قائل نخواهد شد و او زيباترين استعاره رحمت توست.
    خدايا!
    او را براى انسانيت، نگاهدار... .

    اى پروردگار مهربان!
    صلوات و تحيت فرست‏ بر ولى امرت. كه آرزوى سينه‏هاى سوخته و نگاه هاى منتظر است.
    پروردگارا!
    فرشتگان مقرب را نگاهبانان او قرار ده. اينك كه او تنهاترين مرد افلاكى زمين است...
    پروردگارا!
    مهدى، هدايتگر انسان به سوى كتاب مبارك تو خواهد بود. نور را در زمين گسترش خواهد داد. و براى اقامه دين تو قيام خواهد كرد.
    كجاست آن حضور نورانى كه لحظه‏هاى حياتش ثانيه‏هاى بارانى و زمزمه‏هاى نورانى است؟
    كجاست آن خضرا نشين صحرا گرد كه قافله عشق را رهنماست؟
    كجاست آن مشعلدار نيمه شبان تاريك؟
    اينك كه جهان در تاريكى نيايش است و انسان در بيابان جهل قدم مى‏زند.
    اينك كه زمين در خشكسالى قنوت، آواز مرگ را زمزمه مى‏كند!
     <    <<    16   17   18   19   20    >>    >