سلام خواهر غزيزم
دير اومدن منُ به بزرگي خودتون ببخشيد.....
مطلب زيبايي بود هر چند هنوز همشُ نخوندم.......
دعا يادتون نره
موفق باشيد
تا بعد
دوست عزيزم سلامصلي الله عليک يا صدّيقة الشهيده
براي تو دوست عزيزم
سيد بن طاووس از تشرف يافتگان به محضر امام زمان (عج) است. آن رادمرد الهي برخي از نمازها و مناجات ها ي امام زمان (عج) را شاهد بوده و آن ها را گزارش نموده است.
آن بزرگوار نقل مي کند که: سحر گاهي در سرداب مقدس بو دم که ناگهان شنيدم که مولايم براي شيعيان اين گونه دعا مي کنند: «خدايا شيعيان ما را از نور ما و بقيه طينت ما خلق کرده اي. آنها گناهان بسياري با اتکا بر محبت و ولايت ما انجام داده اند. اگر گناهان آن ها گناهاني است که در ارتبات با توست از آن ها بگذر که ما راضي هستيم. و آنچه از گناهان آن ها در ارتباط با خودشان است خودت بين آن ها را اصلاح کن (ميانه آن ها را درست کن) و از خمسي که حق ماست به آن ها بده تا راضي شوند و آن ها را از آتش جهنم نجات بده و آن ها را با دشمنان ما در سخت خود جمع مفرما
اگه قابل بوديم تبادل لينك داشته باشيمياحق
دوستان شرح پريشاني من گوش كنيد داستان غم پنهاني من گوش كنيد قصه بي سرو ساماني من گوش كنيد گفتگوي من و حيراني من گوش كنيد شرح اين قصه جانسوز نهفتن تا كي ؟سوختم، سوختم اين راز نگفتن تا كي ؟روزگاري من و دل (او) ساكن كوئي بوديم ساكن كوي بت عربدهجوئي بوديم دين و دل (عقل و دين) باخته ديوانه روئي بوديم بسته سلسله سلسله موئي بوديم كس در آن سلسله غير از من و دل بند نبود يك گرفتار از اين جمله كه هستند نبود نرگس غمزهزنش اين همه بيمار نداشت سنبل پرشكنش هيچ گرفتار نداشت اين همه مشتري و گرمي بازار نداشت يوسفي بود ولي هيچ خريدار نداشت اول آن كس كه خريدار شدش من بودم باعث گرمي بازار شدش من بودم عشق من شد سبب خوبي و رعنايي اوداد رسوايي من شهرت زيبايي اوبسكه دادم همه جا شرح دلارايي اوشهر پر گشت ز غوغاي تماشايي اواين زمان عاشق سرگشته فراوان داردكي سر برگ من بي سروسامان داردچاره اينست و ندارم به از اين راي دگركه دهم جاي دگر دل به دل آراي دگرچشم خود فرش كنم زير كف پاي دگربر كف پاي دگر بوسه زنم جاي دگربعد از اين راي من اينست و همين خواهد بودمن بر اين هستم و البته چنين خواهد بودپيش او يار نو و يار كهن هردو يكي ستحرمت مدعي و حرمت من هردو يكي سيقول زاغ و غزل مرغ چمن هردو يكي ستنغمه بلبل و غوغاي زغن هر دو يكي ستاين ندانسته كه قدر همه يكسان نبودزاغ را مرتبه مرغ خوش الحان نبودچون چنين است پي كار دگر باشم بهچند روزي پي دلدار دگر باشم بهعندليب گل رخسار دگر باشم بهمرغ خوش نغمه گلزار دگر باشم بهنوگلي كو كه شوم بلبل دستان سازشسازم از تازه جوانان چمن ممتازشآن كه بر جانم از او دم به دم آزاري هستميتوان يافت كه بر دل ز منش ياري هستاز من و بندگي من اگر اشعاري هستبفروشد كه به هر گوشه خريداري هستبه وفاداري من نيست در اين شهر كسيبنده اي همچو مرا هست خريدار بسيمدتي در ره عشق تو دويديم بس استراه صد باديه درد بريديم بس استقدم از راه طلب باز كشيديم بس استاول و آخر اين مرحله ديديم بس استبعد از اين ما و سر كوي دل آراي دگربا غزالي به غزلخواني و غوغاي دگرتو مپندار كه مهر از دل محزون نرودآتش عشق به جان افتد و بيرون نرودوين محبت به صد افسانه و افسون نرودچه گمان غلط است اين برود چون نرودچند كس از تو و ياران تو آزرده شوددوزخ از سردي اين طايفه افسرده شوداي پسر چند به كام دگرانت بينمسرخوش و مست ز جام دگرانت بينممايه عيش مدام دگرانت بينمساقي مجلس عام دگرانت بينمتو چه داني كه شدي يار چه بي باكي چندچه هوسها كه ندارند هوسناكي چنديار اين طايفه خانه برانداز مباشاز تو حيف است به اين طايفه دمساز مباشميشوي شهره به اين فرقه هم آواز مباشغافل از لعب حريفان دغل باز مباشبه كه مشغول به اين شغل نسازي خود رااين نه كاري ست مبادا كه ببازي خود رادر كمين تو بسي عيب شماران هستندسينه پر درد ز تو كينه گذاران هستندداغ بر سينه ز تو سينه فكاران هستندغرض اينست كه در قصد تو ياران هستندباش مردانه كه ناگاه قفايي نخوريواقف كشتي خود باش كه پايي نخوريگرچه از خاطر وحشي هوس روي تو رفتوز دلش آرزوي قامت دلجوي تو رفت شد دل آزرده و آزرده دل از كوي تو رفت با دل پرگله از ناخوشي روي تو رفت حاش لله كه وفاي تو فراموش كند سخن مصلحت آميز كسان گوش كندوحشي بافقي
هرچند كه در كوي تو مسكين و فقيريمرخشنده و بخشنده چو خورشيد منيريمخاريم و طربناك تر از باد بهاريمخاكيم و دلاويزتر از بوي عبيريماز ساغر خونين شفق، باده ننوشيموزسفره رنگين فلك، لقمه نگيريمبرخاطر ما، گرد ملالي ننشيندآئينه صبحيم و غباري نپذيريمما چشمه نوريم، بتابيم و بخنديمما زنده عشقيم، نمرديم و نميريمهم صحبت ما باش، كه چون اشك سحرگاهروشندل و صاحب اثر و پاك ضميريماز شوق تو، بي تاب از باد صبائيمبي روي تو، خاموش تر از مرغ اسيريمآن كيست كه مدهوش غزل هاي رهي نيست؟جز حاسد مسكين كه بر او خرده نگيريم!رهي معيري
بسم الله الرحمن الرحيمسلام عليکم
" ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل أحياء عند ربهم يرزقون"
و هرگز گمان مبريد آنانکه در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه آنان زنده هستند و در نزد خدا روزي مي خورند.
بيست وهقتمين سالروز شهادت آيت الله سيد حسن شيرازي را به محبين اهل بيت عليهم السلام، وابستگان وتمام شيعيان جهان تسليت عرض مي نمايم. از تمام عزيزان دعوت مي شود که جهت خواندن شرح شهادت و نثار فاتحه به روح بلند اين شهيد بزرگوار مهمان وبلاگ شهيد مظلوم باشند.
السلام علي عبادالله الصالحين
با عرض سلام ادب و احترام
سايت نسيم مطهر وابسته به جامعه الزهرا مي باشد.
و مسئوليت تبليغات آن را به عهده حقير گذاشته اند . مي خواستم در حقم خواهري كنيد و هر طور كه صلاح مي دانيد در باره اين سايت تبلغ بفرماييد. در ضمن خواهشمندم بنده را راهنمايي فرماييد . در مورد راههاي جذب كاربران به اين سايت. دوست دارم از نظرات انديشمندانه شما استفاده كنم.
برادرتان محمد هاشم نعمت اللهي
بسم الله الرحمن الرحيم
آيا تاكنون آثار شهيد مطهري
را خوانده ايد؟
آيا با آثار زيبا، متنوع ، جذاب و پر محتواي شهيد مطهري آشنا هستيد؟
سايت نسيم مطهر به ارائه آثار شهيد مطهري در قالب طرح سير مطالعاتي آثار شهيد مطهري پرداخته است .
علاقه مندان مي توانند اين سايت را از آدرس زير مشاهده فرمايند
www.nasimemotahar.com
سلام
با اجازه ما يه خونه تكوني تو وبلاگمون انجام داديم
لطف مي كنيد اگه يه لطفي در مورد لوگوي ما انجام بديد
با آرزوي موفقيت دوستان
اللهم عجل لوليك الفرج
زياد وقت نگيرم
ميخاستم ببينم علاقه به معاونت در يكي از كلوپها رو داري بانه ؟
ممنون ميشم خبرم كني
خدانگهدار
سلام بر شما خواهر خوب و گرامي
نكته هاي جالب و زيبايي بود در مورد خشم و فرو بردن خشم. جالب اينكه اكثر گفته هاي بزرگاني كه نوشته بوديد دقيقا معادل رواياتي بود كه از ائمه شنيدديم. اونم چندين قرن قبل از اينكه اين غربي ها تمدت بياموزند !!!
سلام:
من از رنگ قرمز اسمان مي ترسم
من از قهر پروردگار
من از خشم روزگار مي ترسم
از واژه هاي تلخ
از واژه هاي پوچ و سبک و ارزان قيمت هراسي ندارم
ترس من از رنگ سياه ترانه ها است
ترس من از طوفاني است که در راه است
من اخرين دکه اين بازار ورشکسته ام