هوالعزيز
با عرض سلام و خسته نباشيد
از بذل لطف حضرتعالي ممنون و متشكرم/در اين مورد حق با شماست كه با مخاطب بايد با زبان روز صحبت كرد و بايد به روز شد اما به نظر شما بهتر نيست فرهنگ غني و غناي فرهنگي خود را به نسيم فراموشي نسپاريم؟! به نظر بندهي كمترين سراپا تقصير اگر بار ادبي كلمات قدسي فرهنگ كلاسيك خود را چاشني زبان معيار كنيم يعني واژگان گاها فراموش شده اما اصيل خودمان را با زبان روز تلفيق كنيم فرداروز آيندگان بر ما خرده نخواهند گرفت. مثل هم اينك كه ما با هجوم عجيب واژگان و اصطلاحات دنياي غرب به ويژه زبان انگليسي روبروييم و متاسفانه برخي از اين كلمات و اصطلاحات دارند جزء لاينفك فرهنگ ما ميشوند. مثل واژههاي راديو، تلويزيون، اتو، تلفن، فلاسك و . . .آيا اگر اديبان و فرهنگنويسان ما به محض ورود اين كلمات جايگزين مناسب براي آن مييافتند، باز هم كودك و جوان امروز فكر ميكرد كه اين كلمه بادآورده از آن فرهنگ متعالي او نيست؟ حالا تازه بايد خدا را شكر كنيم كه به عاقبت برخي كشورهاي آفريقايي كه مورد تاخت و تاز قرار گرفتند و زبان مردمش به طور كامل تغيير يافت، دچار نشديم. اتفاقا در مورد همين كلمات كهنه بايد بگويم اگر دقتي هرچند كوچك و كوتاه بر آنها ميكرديم، جايگزين مناسبي برايشان مييافتيم. مثل واژه «فلاسك» كه در بالا ذكر شد. در بخشي از مناطق استان فارس به فلاسك چايخوري «چايچال» ميگويند. به نظر شما آيا اين واژه حقيقتا دلنشين نيست و جايگزين بسيار خوبي براي واژه «فلاسك» نيست؟!! پس بايد كلمات گمشدهي خويش را بيابيم و اصالت خويش را از دست ندهيم. جناب مولانا رحمه عليه چقدر زيبا در اين زمينه ميفرمايد:
خلق را تقليدشان بر باد داد اي دو صد لعنت بر اين تقليد باد
كلمات استفاده شده كاملا اوستايي و زبان اصيل ايران خودمان است اما در رابطه با اين كه شاعران نوپرداز از اين كلمات استفاده نكردهاند اتفاقا برعكس!. مثلا زنده ياد مهدي اخوان در اين زمينه سنگ تمام گذاشته است. يا احمد شاملو و يا شاعر معاصر سيد علي صالحي كه اصلا كتابي در رابطه با سرودهاي اوستايي دارد و شاعراني ديگر.
در باره زبان روز كاملا حق با شماست و با زبان قديم صحبت كردن به نظر مسخره ميرسد مثل اين كه اصحاب كهف دوباره زنده شده است اما يك نكته را نبايد فراموش كرد كه جوري هم سخن نگوييم كه مخاطب تنبل(جسارت نباشه) بار بيايد و دنبال تحقيق و كنكاش نرود كه گاه تلاش براي يافتن معناي يك كلمه و عبارت باعث شده تا جوينده با چند كلمه تازه نيز برخورد كرده و آن را به معلومات و اطلاعات خويش بيافزايد.
البته بنده فقط 3 تا از شعرهايم كه اتفاقا هر سه پيوسته به هم بوده و با نام سرود آفرينش 1 و 2 و 3 سروده شده است، داراي اين قالب است. و شايد از شانس شما بوده كه در مراجعات شما به وبلاگ با اين نوع زبان برخورد داشتهايد. البته اين آخرين شعر بنده در اين زبان و قالب بود و انشاءالله از اين به بعد شعرهايي با زبان معيار و به روز در وبلاگ سيب صبح به چشم خواهد خورد.
بار ديگر از حسن ظن و اظهار لطف و دقت جنابعالي كمال تقدير و تشكر و امتنان قلبي را دارم. به روز باشيد و بهروز/يا علي