• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : و بازهم خشم ......
  • نظرات : 31 خصوصي ، 114 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    يا امام رضا ...

    هوالعزيز

    با عرض سلام و خسته نباشيد

    از بذل لطف حضرتعالي ممنون و متشكرم/در اين مورد حق با شماست كه با مخاطب بايد با زبان روز صحبت كرد و بايد به روز شد اما به نظر شما بهتر نيست فرهنگ غني و غناي فرهنگي خود را به نسيم فراموشي نسپاريم؟! به نظر بنده‌ي كمترين سراپا تقصير اگر بار ادبي كلمات قدسي فرهنگ كلاسيك خود را چاشني زبان معيار كنيم يعني واژگان گاها فراموش شده اما اصيل خودمان را با زبان روز تلفيق كنيم فرداروز آيندگان بر ما خرده نخواهند گرفت. مثل هم اينك كه ما با هجوم عجيب واژگان و اصطلاحات دنياي غرب به ويژه زبان انگليسي روبروييم و متاسفانه برخي از اين كلمات و اصطلاحات دارند جزء لاينفك فرهنگ ما مي‌شوند. مثل واژه‌هاي راديو، تلويزيون، اتو، تلفن، فلاسك و . . .آيا اگر اديبان و فرهنگ‌نويسان ما به محض ورود اين كلمات جايگزين مناسب براي آن مي‌يافتند، باز هم كودك و جوان امروز فكر مي‌كرد كه اين كلمه بادآورده از آن فرهنگ متعالي او نيست؟ حالا تازه بايد خدا را شكر كنيم كه به عاقبت برخي كشورهاي آفريقايي كه مورد تاخت و تاز قرار گرفتند و زبان مردمش به طور كامل تغيير يافت، دچار نشديم. اتفاقا در مورد همين كلمات كهنه بايد بگويم اگر دقتي هرچند كوچك و كوتاه بر آنها مي‌كرديم، جايگزين مناسبي برايشان مي‌يافتيم. مثل واژه «فلاسك» كه در بالا ذكر شد. در بخشي از مناطق استان فارس به فلاسك چايخوري «چايچال» مي‌گويند. به نظر شما آيا اين واژه حقيقتا دلنشين نيست و جايگزين بسيار خوبي براي واژه «فلاسك» نيست؟!! پس بايد كلمات گمشده‌ي خويش را بيابيم و اصالت خويش را از دست ندهيم. جناب مولانا رحمه عليه چقدر زيبا در اين زمينه مي‌فرمايد:

    خلق را تقليدشان بر باد داد اي دو صد لعنت بر اين تقليد باد

    كلمات استفاده شده كاملا اوستايي و زبان اصيل ايران خودمان است اما در رابطه با اين كه شاعران نوپرداز از اين كلمات استفاده نكرده‌اند اتفاقا برعكس!. مثلا زنده ياد مهدي اخوان در اين زمينه سنگ تمام گذاشته است. يا احمد شاملو و يا شاعر معاصر سيد علي صالحي كه اصلا كتابي در رابطه با سرودهاي اوستايي دارد و شاعراني ديگر.

    در باره زبان روز كاملا حق با شماست و با زبان قديم صحبت كردن به نظر مسخره مي‌رسد مثل اين كه اصحاب كهف دوباره زنده شده است اما يك نكته را نبايد فراموش كرد كه جوري هم سخن نگوييم كه مخاطب تنبل(جسارت نباشه) بار بيايد و دنبال تحقيق و كنكاش نرود كه گاه تلاش براي يافتن معناي يك كلمه و عبارت باعث شده تا جوينده با چند كلمه تازه نيز برخورد كرده و آن را به معلومات و اطلاعات خويش بيافزايد.

    البته بنده فقط 3 تا از شعرهايم كه اتفاقا هر سه پيوسته به هم بوده و با نام سرود آفرينش 1 و 2 و 3 سروده شده است، داراي اين قالب است. و شايد از شانس شما بوده كه در مراجعات شما به وبلاگ با اين نوع زبان برخورد داشته‌ايد. البته اين آخرين شعر بنده در اين زبان و قالب بود و انشاءالله از اين به بعد شعرهايي با زبان معيار و به روز در وبلاگ سيب صبح به چشم خواهد خورد.

    بار ديگر از حسن ظن و اظهار لطف و دقت جنابعالي كمال تقدير و تشكر و امتنان قلبي را دارم. به روز باشيد و بهروز/يا علي

    سلام خانومي ......

    مطلب آموزنده اي بود .........

    شادباشي گلم

    الهي!
    اي خدايي که به اشارتي، عشق مي آفريني و شاخه هاي يأس و نوميدي را مي خشکاني و ستاره ي اميد و نور ايمان را در قلب ها روشن مي سازي.با جرعه اي از عشق آسمانيت دل هاي مارا بي تاب سجده هاي شور انگيز نماز کن و آرامش آبي مهرورزانت را عطايمان فرما.
    خداوندا!
    ما را ببخش و بيامرز براي لحظه هايي که عطر حضور تو را احساس نکرديم، غافل شديم و تباه گشتيم و باز براي معصوميت لحظه هايي که گمان مي کرديم « تنها تورا مي پرستيم و تنها از تو ياري مي جوييم» اما بار ديگر از تو مي خواهيم که دلهايمان را به نور ايمان مزيّن فرم و با تبسم مهربان نگاهت به جان هاي خاموشمان،معنايي از عشق و صداقت ببخشاي.
    «قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراءُ(عليها السلام) لِلاَْوَّلَينِ:أَرَأَيتُكُما إِنْ حَدَّثْتُكُما عَنْ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله عليه وآله وسلم): تَعْرِفانِهِ وَ تَفْعَلانِ بِهِ؟ قالا نَعَمْ. فَقالَتْ: نَشَدْتُكُمَا اللّهُ أَلَمْ تَسْمَعا رَسُولَ اللّهِ يقُولُ:«رِضا فاطِمَةَ مِنْ رِضاىَ، وَ سَخَطُ فاطِمَةَ مِنْ سَخَطى، فَمَنْ أَحَبَّ فاطِمَةَ إِبْنَتى فَقَدْ أَحَبَّنى، وَ مَنْ أَرْضى فاطِمَةَ فَقَدْ أَرْضانى، وَ مَنْ أَسْخَطَ فاطِمَةَ فَقَدْ أَسْخَطَنى»؟ قالا نَعَمْ، سَمِعْناهُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله عليه وآله وسلم)، فَقالَتْ: فَإِنّى أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ أَنَّكُما أَسْخَطْتُمانى وَ ما أَرْضَيتُمانى وَ لَئِنْ لَقيتُ النَّبِىَّ لاََشْكُوَنَّكُما إِلَيهِ.»
    حضرت زهرا(عليها السلام) خطاب به خليفه اوّل و دوّم فرمود:آيا اگر حديثى را از پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) نقل كنم به آن عمل خواهيد كرد؟ گفتند: آرى.
    فرمودند: شما را به خدا آيا نشنيده ايد كه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)فرموده اند:«خشنودى فاطمه خشنودى من، و خشم فاطمه خشم من است، هر كه دخترم فاطمه را دوست بدارد مرا دوست داشته، و هر كه فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته، و هر كه فاطمه را خشمگين نمايد مرا خشمگين نمود هاست»؟ گفتند: آرى، چنين حديثى را از پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) شنيدهايم.
    فرمود: من هم خدا و فرشتگان را گواه مىگيرم كه شما دو نفر مرا خشمگين نموديد و خشنودم نساختيد، و چون پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) را ملاقات نمايم حتماً از شما به او شكايت خواهم نمود.
    عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(عليها السلام) قالَتْ: يا رَسُولَ اللّهِ إِنْ لَمْ يكُنْ يرانى فَأَنَا أَراهُ، وَ هُوَ يشُمُّ الرّيحَ.
    فَقالَ النَّبِىُّ(صلى الله عليه وآله): أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنّى.
    پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) همراه با مرد نابينايى به خانه فاطمه(عليها السلام) آمد، بلافاصله فاطمه(عليها السلام)خود را كام پوشاند.
    رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: چرا خود را پوشاندى با اين كه او تو را نمىبيند؟ فاطمه(عليها السلام) فرمود: اى پيامبر خدا! اگر او مرا نمىبيند، من كه او را مىبينم و او بوى مرا حس مىكند! پيامبر اكرم فرمود: گواهى مىدهم كه تو پاره دل منى.
    عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(عليها السلام) قالَتْ: قالَ لى رَسُولُ اللّهِ(صلى الله عليه وآله وسلم) يا فاطِمَةُ مَنْ صَلّى عَلَيكِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ وَ أَلْحَقَهُ بى حَيثُ كُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ.
    رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) به من گفت: اى فاطمه! هر كه بر تو صلوات فرستد، خداوند او را بيامرزد و به من، در هر جاى بهشت باشم، ملحق گرداند.
    عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(عليها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله عليه وآله وسلم)، شِرارُ أُمَّتى الَّذينَ غَذُّوا بِالنَّعِيم، الَّذينَ يأكُلُونَ أَلْوانَ الطَّعامِ، وَ يلْبَسُونَ أَلوانَ الثِّيابِ وَ يتَشَدَّقُونَ فِى الْكَلامِ.
    بدترين امّت من كسانى هستند كه: از انواع نعمتها تغذيه مىكنند و خوراكى هاى رنگارنگ مىخورند، و لباسهاى گوناگون مىپوشند، و هر چه بخواهند مىگويند.

    سلام

    مطلب بسيار ارزنده اي بود

    استفاده كرديم

    كم پيدا شديد شما

    خوب عيبي نداره

    تا سلامي ديگر بدرود

    سلام آبجي نرگس .... حال و احوال چطوره .... پست بسيار جالب و خو اندني بود ... اميدوارم كه هميشه در پناه حق شاد و سربلند و موفق باشيد .

    به نام خدا

    بازم سلام . نمي دونستم ژيام هاي خصوصي تيك داره

    به نام خدا

    سلام .

    ممنون كه به وبلاگم سر زديد . من لوگوي شما رو مي ذارم تو وبللاگم . ( البته اگه بتونم )

    يا حق

    بنام خدا

    سلام
    ممنون از حضورتون درآدينه
    مويد باشيد
    به اميدظهور
    درپناه حق

     <      1   2   3   4   5    >>    >