رحلت جانگدازرسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) و شهادت مظلومانه
اربعین آمد... سلام بر حسین واربعین عاشقانه هایش، سلام بر حسین و بر لبانی که از آنها آیه می تراوید... چون آیه های کتاب کریم... سلام بر حسین و بر زینبش و بر آن هجده ماهتاب بر نیزه شده .... السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد الطریق السلام علیک یا ابا الشهدا یا ابا عبد الله...
پس از آنکه کارزار پایان یافت و حسین ، عمود خیمه عشق ، بر زمین افتاد و طوفان طف فرو خوابید، مبارزه نوینى در برابر ظلم آغاز و جبهه اى به وسعت قلب همه انسانها باز شد. این بار قهرمان داستان زینب است و زبان گویاى او و امام سجاد علیه السلام شمشیر برانى است که رگ حیات ستم را قطع مى کند.کاروان اسرا، از کانون حماسه دور مى شود و حال و هواى آنان ائینه تمام نماى ماهیت نهضت حسین است . از سرهاى بریده نور مى بارد و از راس نورانى حسین علیه السلام آواى قرآن بگوش مى رسد: ام حسبت آن اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من ایاتنا عجبا ..... شبها، اهل بیت قرآن و نماز شب مى خوانند و ذکر خدا از لبانشان جدا نمى شود و از اسارت خویش و شهادت مردانشان پشیمان نیستند.این قافله بجاى آنکه نشانه افتخارات لشکر کوفه باشد نمایشگر قساوت یزیدیان و مظلومیت وحقانیت سپاه جان باخته عشق است . زینب ماموریتى ویژه و سنگین به عهده دارد. شهداء در قتلگاه آرامیده اند و تکلیف خود را به بخوبى انجام داده اند و شاهدان باید در طول مسیر، رسالت تبلیغى خود را به انجام رسانند. آیا اسارت و زنجیر مانع از انجام تکلیفشان خواهد بود؟ آیا کشته شدن عزیزانشان و تالمات روحى ناشى از آن ، آنان را از مسئولیت خطیر ابلاغ پیام باز خواهد داشت ؟ خیابانهاى کوفه و شام و مجلس یزید و ابن زیاد جواب این پرسشها را بخوبى مى دهد که هیچ نیرویى قادر نیست ایمان زینب و زبان رساى على گونه اش را به زنجیر کشد. دست ستم در پوشش تبلیغاتى عوام فریبانه و زهر آلوده به خون فرزندان فاطمه آلوده شده است و جو مسموم تحریف حقایق هنوز اجازه نمى دهد تا مردم از ماهیت جنگ نینوا آگاه شوند. فریادى روشنگر لازم است تا مردم پشت جبهه را از عوام فریبى ها و تحریف ها آگاه شوند. فریادى روشنگر لازم است تا مردم پشت جبهه را از عوام فریبى ها و تحریف ها آگاه سازد. جنگ تبلیغاتى آغاز مى گردد. جنگى نابرابر که در یک طرف ، حکومت با تمام ساز و برگ تبلیغاتى و در طرف دیگر زنان و کودکانى داغدیده ، گرسنه و خسته . زینب در کوفه و شام پرده از چهره کریه بنى امیه برداشته و با منطق علوى ، مغلطه ها و سفسطه هاى ابن زیاد و یزید را افشار مى کند و با افشاگریهاى روشنى بخش خود، از جنایت هولناکى که در سرزمین خونبار تف رخ داده پرده بر مى دارد و بدین ترتیب نقاب از سیماى حسینیان و فرزندان رسول خدا کنار مى رود واعتراضها، قیامهاى و انقلابها یکى پس از دیگرى آغاز مى شود و پیام کربلا به گوش تاریخ مى رسد و عاشورا را جاودانگى مى یابد و قتلگاه حسین علیه السلام قبله گاه مى گردد وامت هاى افسرده را جانى دوباره مى بخشد.در فصل پیام خون، زینب عاشورایى در تبعید به پا مى کند و جوامع بشرى از آن تاریخ به بعد گلواژه آزادى و شهادت را از شجره خونین کربلا مى چینند. واینک اى حسین ! آرامگاه و بارگاه تو آرامش بارگاههاى متعفن طاغوتیان را بر هم زده و زیارتگاه شیفتگان حق و تشنگان عدالت ، گشته است و تربت پاک تو سربازان عاشقى تربیت کرده است که در طول تاریخ عاشوراها ساخته اند و پرچم امر به معروف و نهى از منکر را که در کربلا برافراشتى بر تارک تاریخ به جنبش در آورده اند و خیمه عشقى که در نینوا زدى همچنان بر پا نگهداشته اند.یاد بود رستاخیز عاشوراى تو هر سال با شکوهتر از سال پیش بر پا مى شود و هر محرم و صفر شور و شعور و عشق و عقل ، در صحنه جامعه و در درون انسانها به ملاقات هم مى آیند، اگر عشق تو در دلها نبود عقل بى پناه مى ماند و اگر شور تو بر سرها نبود شعور مى خشکید. یاد بود رستاخیز تو هر سال از عاشورا تا اربعین ، خلق جهان را متوجه پیام قیامت مى کند. عاشورا روز شهادت حماسه سازان و اربعین روز زیارت مرقد عاشور سازان است . عاشورا خروش خون حسین و اربعین ، پژواک این فریاد ظلم شکن است . عاشورا و اربعین نقطه ابتدا و انتهاى عشق نیست بلکه چله عارفانه شیعه است ولى نه مثل چله درویشان و مرتاضان در کنج عزلت و خانقاه . بلکه همچون خود حسین در میانه انسانها و جامعه . عاشورا تا اربعین نقطه اوج عشق حسین است و در این چهل روز، حسین علیه السلام تنها سخن محافل و مجالس است تا در طول عمر انسان بهانه بیدارى ظلم ستیزى باشد. عاشورا زمانه خون و ایثار و اربعین بهانه تبلیغ و پیمان است ، عاشورا روزى است که حسین با تاریخ سخن گفت و اربعین روزى که تاریخ ، پاى درس حسین علیه السلام مى نشیند. عاشورا روزى کشت خون خدا در کویر جامعه ظلم زده و و اربعین آغاز برداشت اولین ثمره آن است . اربعین فرصتى براى اعلام همبستگى با عاشورا است . زیارت اولین زائران حسین و بازگشت اهل بیت امام بر سر خاک گلگون شهیدان بهانه اى منطقى براى تاسیس عزاى اربعین بود. اولین زائر حسین علیه السلام چه جابر باشد و چه دیگران و جابر قبل از اهل بیت به کربلا آمده باشد یا پس از آنان و این حضور چه در اربعین اول باشد و چه در اربعین دوم ، تغییرى در فلسفه اعلام اربعین به عنوان چهل روز عزاى براى حسین علیه السلام ایجاد نمى کند. چهل روز متوالى ،از عاشورا تا اربعین در واقع مراسم سالانه و رسمى اعلام انزجار از ظالمان تاریخ است و در این اعتراض عمومى ، حسین سمبل شجاعت ، پایمردى و آزادگى و یزید نماینده و مظهر جور و فجور است . در این چهل روز یاد حسین صدرنشین محفل دلها است و افکار عمومى بیش از هر حادثه مهم دیگرى تحت تاثیر حادثه کربلا است و این چهل روز فرصت مناسبى است تا مردم ، عشق به حسین و کینه و تنفر از قاتلان او را در دل خود بپرورانند و این کینه مقدس را با پوست و گوشت خود و فرزندانشان در آمیزند و عظمت گرمى حماسه عاشورا را به هر عصر و نسلى برسانند و شور عاشورا را هر سال تازه تر از سال گذشته بر پا کنند تا کلاس درس عاشورا هر سال با شکوهتر از سال پیش دائر گردد. اینجاست که فلسفه اربعین رخ مى نماید. باشد تا ما نیز از این کلاس پر بار درس شهادت بیاموزیم و خود را جهت یارى مولایمان حضرت مهدى (عج ) آماده نمائیم [ جمعه 86/12/3 ] [ 8:21 عصر ] [ نرگس الهی ]
[ نظر ]
|
| |
قالب توسط وبلاگ اسکین - ویرایش توسط اسپایکا |