فرا رسیدن ولادت با سعادت اسوه صبر وایمان وعفاف، زینب کبری پیام آور عاشورا،برتمامی مسلمانان، وعفاف، ودلسوز ایران اسلامی تبریک و تهنیت باد
آنگاه که خورشید سر بر دوش کوه می نهد و می آرامد، برگ های سبز بر روی هم می لغزند و در سکوتی سبز لبخند می زنند و چشمه ای آرام و بی صدا، آهسته می جوشد، او، همان سپیده صبح، همان طلیعه آبی، با قامتی استوار، با عزمی راسخ و با روحی عظیم، تمام کوچه های پر پیچ و خم شب را، در می نوردد و گاه، تجدید حیات پدری و التیام زخم کهنه عشقی و ترمیم دل شکسته مهربان مادری است که همیشه در آسمان زندگی اش می درخشد. از تبار بزرگ زن تاریخ است. انگار که آگاه به تمام غصه های زمین است. پشت پنجره هایی که رو به غروبند، هر سحر، در طلوع نگاه آذر گونه ی خورشید؛ نسرین را آرام، هجا می کند، با خطبه ای از عشق. و ترنمی که در صدایش موج می زند، تمام غصه های سنگین از بار غم را می شکند و صدای گامهایش، که در پناه نگاه مهتابی ماه، به گوش باغ می رسد، تو را و اندیشه ات را می برد به ابدی ترین صفحه تاریخ، به برگ عشق و خون به نام زینب سلام الله علیها. او که در هر برهوتی خونین، اشک می بارد، آه می سراید و با طنین شیوا و حزین صحبتش، زمین و زمان را بر هر آنچه که بر برادر گذشته، زنده نگاه میدارد. بر پیکره شب هایی که از کسالت گنگند، ناله ای از پیچک خمیده به دیوار بر می خیزد. لبخند است. و او، نبض زمان را می گیرد و می بیند، که در میلاد سرورش چه با شتاب می تپد. و خدای را می ستاییم، چون تو را برای زمین آفرید. زینب، تو، از کجاوه ی بلند ماه، والاتری و از ترجمه ی عمیق عشق، برتر. با کدامین لغزش قلم می توان تفسیرت کرد. ای بلندای نورانی. و ما غرق در دردهایی که همیشه می سوزاندمان، تو را در لحظه هایمان می کاویم. ای همیشه نام تو بر جهان تابان، صدای زنگ کاروان توست، که می لرزاندمان. دست به استغاثه برداشته ایم و می شنویم، صدای گام های خودمانی تری را که از روحمان، به خودمان، آشناتر است. و پرستار همان ترجمه عشق، هجای نور و تندیس الفت و انس. که روحی پر ستاره دارد و دلی سر ریز از باران ستاره. همیشه با غربت و غریبی ناآشناست، چون همیشه زینب (س) را دارد. و تو، همیشه بر پلکانی از نور، در فراسوی افق، پرستار را نظاره می کنی. تا ابد. تا آنجا که همیشه نور است و روشنی. [ دوشنبه 86/2/31 ] [ 4:0 عصر ] [ نرگس الهی ]
[ نظر ]
|
| |
قالب توسط وبلاگ اسکین - ویرایش توسط اسپایکا |