سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

**    هو اللطیف **

                                                       نهم ربیع الاول

                                     سالروز آغاز ولایت و امامت و زعامت

                   آخرین سحاب رحمت و یگانه ذریه ذخیره دودمان آل طاها،  حضرت مهـدی  

                   مـوعـود (عج) بر منتظران و چشم انتظــاران ظهــور تبریک و تهنیت باد.

         

       ای ناجی عاطفه! به نامت سوگند، بی تو بارها در غبار تنهایی  شکستم،

و دور از تو بارها در زندان غم به زنجیر کشیده شدم.

          ای همرنگ الماس! درحضورخلوت تو، شراب را در جام          مینایی می نوشم، تا دوباره رنگین شوم. از خود بی

خود شوم. تا آسمانی شوم... 

       ای صاحب دل های آسمانی! دیدنت برای  عاشقان زمینی!

دیدن پروانه هاست، و از تو سرودن معنی فرداهاست،

و با تو بودن، لحظه ای بارانی، لحظه ای شفاف شدن،

لحظه ای مهتاب بودن، و تا ابد سرمست بودن است:

           

دوستان عزیز حلول ماه خجسته ربیع الاول رو به شما تبریک عرض می کنم. ربیع الاول ماهی است که در آن مناسبتهای بسیار خجسته ای چون هجرت نبی مکرم اسلام از مکه  به مدینه که سرآغاز سال هجری قمری ست ، تاجگذاری حضرت صاحب الزمان ، مهدی موعود عج الله  فرجه شریف  ، میلاد باسعادت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلوات الله علیه و بنیانگذارمکتب تشیع و فقه جعفری، امام جعفر صادق علیه السلام  واقع شده است .  

اما در کناراین شادی ها ، اندوهی بزرگی هم بر قلب ما نشسته ، و آن حادثه تلخ زلزله در استان لرستان است که موجب کشته و مجروح و بی خانمان شدن عده ای از هموطنان عزیزما شد. بیائید برای شادی روح آن عزیزان فاتحه ای قرائت کنیم و برای بازماندگان این حادثه تلخ و جانگداز از درگاه خدای متعال  طلب صبر و اجر نمائیم .

با وجودیکه دوست داشتم در خصوص این مناسبتهای فرخنده مطلب بنویسم . اما هرچه کردم نشد . وقتی دل غرقه اندوهه ، نوشتن از شادیها آسان نیست چگونه میشود از شادی نوشت وقتی که خبر  دردناک  آدم ربائی و کشته و زخمی شدن عده ای از هموطنان بیگناهمان را  در سیستان و بلوچستان می شنویم ؟

بی غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد

از همه  شما دوستان عزیز هموطن و همدل درخواست می کنم که این مطلب رو در وبلاگتون قرار بدید.نمیدونم  کار ما وبلاگ نویسان چقدر میتونه موثر باشه. اما اگر این تنها کاری هست که از دست ما بر میاد نباید دریغ کنیم . چرا  که سکوت درمان هیچ دردی نیست

 

              وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ

آنها که ستم کردند به زودى مى‏دانند که بازگشتشان به کجاست‏!

جنایت پیشگان کوردل تبهکار در آغاز سال نو و سال پیامبر رحمت و رافت در شامگاه پنج شنبه 25 اسفند عیدی بزرگی به مردم ایران  دادند . این عیدی عبارت بود از قتل عام فجیع 22 تن از عزیزترین هم میهنانمان متشکل از طلبه ، دانشجو ، دانش آموز ، کارمند و کسبه که غالبا برای تعطیلات ایام عید عازم دیدار خانواده خود بودند . عیدی بعدی ، اسارت چند تن دیگر پس از این کشتار خونین است . این در حالی است که قتل و جنایت بزرگ ترین جرایم در حقوق بشر و کتاب های آسمانی است و  ایجاد نا امنی و جو ارعاب و وحشت فتنه ای است به مراتب بزرگ تر از جنایت (وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ؛‌ بقره 191) .  رضا لک زایی دوست عزیز ما از جمله اسرای این حادثه شوم است . رضای عزیز از پاک ترین و مخلص ترین و آگاه ترین جوانان این مرز و بوم بود که مدت ها درس فلسفه را در دانشگاه و صفا و تقوا را در حوزه علمیه به زیبایی می آموخت و فرهنگ و آگاهی و عقلانیت را در وبلاگ خویش به متواضعانه ترین بیان عرضه می داشت . رضای عزیز مدتی بود که قدم به قدم خود را برای سخت ترین آزمون الهی یعنی مرگ آماده می ساخت و در وصیت نامه خویش در مطلب ماقبل آخر وبلاگش(18 اسفند 84 ) نوشته بود :

        "مرگ " فرا خواهد رسید ، چه بخواهیم ، چه نخواهیم ، چه به" مرگ" بیندیشیم و چه به" مرگ" نیندیشیم ، چه آمادگی استقبال از" مرگ" را داشته باشیم و چه برای در آغوش کشیدن مرگ آمادگی نداشته باشیم ......

(خدایا)مرگ " مارا زیبا قرار ده .چون بوییدن گل سرخ ، نه سخت و ناگوار ، چون کنده شدن پوست از بدن .

مارا مشتاق "مرگ " و "مرگ "را مشتاق ما قرار ده .

انگار من "مرگ " را باور نکرده ام ، باور نکرده ام و آماده نشده ام .

دستم خالی است و خورجینم تهی . مگر" تو" نازنین من .....

می دانی !

جز تو کسی نیست هوادارما   مونس ما، یاور ما، یار ما

"مرگ" چه جسمانی باشد ، چه روحانی و چه هردو با هم ؛ و تو چه عارف باشی چه فیلسوف و چه متکلم ، چه بی سواد ، چه با سواد ، چه غنی و چه فقیر ، چه جوان ، چه پیر ، حتی اگر هنوز پا بر سفینه ی خاک نگذاشته باشی ، اول کسی که به تو خوش آمد می گوید "مرگ" است ، از "مرگ " نباید گریخت از خود باید گریخت . از خود . " علیکم انفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم "

حرف که به این جا رسید بگذار این سخن نیز نگفته نماند .

دوست دارم روی سنگ قبرم فقط و فقط یک جمله بنویسند . .ودیگر هیچ . نه عنوانی نه مقامی نه سمتی  نه اسمی نه فامیلی نه مدرک تحصیلی وحتی نه تاریخ وفاتی و  ولادتی هیچ چیز فقط یک جمله

"مشتی خاک در پیشگاه خدای متعال "

ما وبلاگ نویسان مصرانه و مجدانه از مقام معظم رهبری و رئیس جمهور محترم جناب آقای دکتر احمدی نژاد و نمایندگان محترم ملت ایران در مجلس شورای اسلامی خواستاریم که علاوه بر اقدام کافی جهت تامین امنیت در استان های مرزی و مجازات تروریستها و پیشگیری از حوادث مشابه ، نسبت به آزادی رضا لک زایی و دیگر اسیران قتلگاه تاسوکی ، هرچه سریع تر تلاش شایسته ای صورت گیرد  ، شاید این اقدام به موقع بتواند مرحمی باشد بر داغ 22 شهید و به خصوص شهادت برادر زاده و داماد این عزیز دربند .  همه دوستان و عزیزانی نیز که خواهان پیگیری سریع تر این فاجعه دردناک و آزادی رضا لک زایی هستند با کلیک روی عکس پیام های خود را بگذارند .

        


[ شنبه 85/1/12 ] [ 1:41 عصر ] [ نرگس الهی ] [ نظر ]
دوستان










بازدیدهای وب
امروز: 32
دیروز: 43
تاکنون: 468284
تعداد یادداشت ها: 131
موسیقی وب