کي بود کين درد را درمان کني؟
کي بود کين رنج را آسان کني؟
کي بسازي چارهي بيچارهاي؟
بيدلي را کي دواي جان کني؟
کي برون آيي ز پرده آشکار؟
چند روي خوب را پنهان کني؟
چند رو گرداني از سرگشتهاي؟
عاجزي را چند سرگردان کني؟
در بيابان غمم، وقت اين دم است
کابر رحمت بر سرم باران کني
بسکه غم خوردم ز جان سير آمدم
چند بر خوان غمم مهمان کني؟
دود سوز من گذشت از آسمان
تا کيم در بوتهي هجران کني؟
همچو ابراهيم از لطفت سزد
کز ميان آتشم بستان کني
چون عراقي سر نهاده در برت
هم سزد گر درد او درمان کني
واي به احوال آناني که ميتوانند دست درمانده اي
را بگيرند ولي از اين عمل خود داري مينمايند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :از دعاى ستمديده
بترسيد ؛ زيرا كه خداوند متعال حقّ او را مى گيرد و
خداوند هيچ صاحب حقى را از حقّش محروم نمى كند .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :از دعاى ستمديده
بترسيد ، گرچه كافر باشد؛ زيرا هيچ چيز مانع دعاى
مظلوم نمى شود
هر كس در كار نيكى ميانجى شود ، او را از آن نصيب
است و هر كس در كار بدى ميانجى شود ، او را از آن
بهره اى است . و خدا بر هر چيزى تواناست
با سلام خدمت خواهر بزرگوارم