با سلام
اميدوارم در كارهايتان به خصوص تبليغ موفق باشيد
حق يار و ياورتان باد
كجاست مدينه ؟ ميپرسد دل غريبم وتو شايد ميگويي شهر سوزان مردمان ساده ! شهر نخل هاي پر خرما ، ....نه! شهر پيامبر ! اما دلم نميپذيرد تعريف ساده تورا ! چه ، غربتش را كجا معنا كردي تو؟ تو كجا گفتي مدينه يعني عشق ...تو كجا گفتي مدينه يعني كوچه هاي بني هاشم ؟ ...تو كجا نشانم دادي آن خانه ي رويايي را كه مركز همه خوبي هاي عالم بود. خانه اي كوچك ته كوچه عشق ! . بگو برايم كه چه شاد شدي آن زمان كه بين مردمانت پيوند برابري وبرادري برقرار شد ! بگو ! بازهم از معرفت مردمانت بگو...از روزگار غمت بگو مدينه ! از شهداي احد...نه كمي عقب تر ! از رشادت علي در بدر برايم بگو .كمي بخند مدينه ! از عشق برايم بگو ! از عشق علي ! از حيا وشرم علي براي درخواست همدمش زهرا ! معنا كن برايم لبخند رضايت زهرا و خوشحالي پيامبر را ! ....آن عروسي ساده ، آن پيوند آسماني را برايم معنا كن مدينه! برايت ماجراي غدير را گفته اند؟ پس توهم برايم بگو . بگو از راز دستي كه به نشانه ولايت بالا برده شد. بگو عهد كردن يعني چه ؟ برايم پايبندي به عهد را معنا كن !! و از آن رازي بگو كه بابا در گوش دختر گفت و چهره دختر گل انداخت ! بگو پيوند بابا ودختر ناگسستني است ! بگو دختر طاقت درد بابا را ندارد!حق داري مدينه ! درد آور است ! چه كشيدي وقتي ديدي علي را كه وجودش وقف اسلام بود كنار زدند! ته دلت چه بود وقتي همسر زهرا ، صاحب ذوالفقار و جانشين پيامبر را از حق ولايت محروم كردند. ميدانم. درد آورتر وقتي بود كه سكوت علي را براي حفظ اسلام ديدي ! ........چه كشيدي تو مدينه ! بغض گلويت را رها كن ! بگو وقتي زهرا را نامردان روزگار تحقير كردند، وقتي فدك را غصب كردند، علي چه كشيد. ....ميگريي مدينه ؟! ياد سيلي بر گونه زهرا افتادي؟ هق هق گريه ات را ميشنوم ! ياد در و ديوار...واي مدينه ، چه كشيد زهرا...نه ! چه كشيد مولا ! ....چه كشيد در وديوار كه آه زهرا را پنهان كرد در سينه اش !! چه دل پري داري ! ولي باز هم برايم بگو...بگو از بگو ..فرياد بزن كه زينب بي مادر چه كند؟ ! وصيت زهرا چه مسئوليتي گذاشت بر شانه اش !از اشك هاي فرو خورده فرزندان زهرا بگو....كه تو آگاهي از قبر زهرا ومن ...خوش به حالت ! چه لياقتي ! .......
دلم خاكستري رنگ است امروزهواي خانه با من در سكوت استاگر چه در كمين ، شب ايستاده ستسمج تر ، عصر دلتنگ است امروز نمي خواهم دگر از عشق گويمو يا سردي به روح تو ببارمو يا آتش به دست تو سپارمهمه انديشه هايم ذوب گشتهاميد سبز بودن هم ندارمشگفتا روح سرسختم ، ايستاده ست !شكستن ، مايه ننگ است امروزنمي دانم كه تا كي تاب دارم اميد از روزهاي ناب دارم !از اين آشفتگيها خسته گشتمنمي گويم ولي بيهوده گشتمدل از تنهايي ايام خسته ستدر باغ جواني حيف ، بسته ست !همه گويند : تقصير از توست !دلت سنگ است و روح تو مريض است !ولي فرياد ، فرياددل من پر زباران است امروز
ضمن عرض ادب و سلام خدمت شما خواهر بزرگوار
بار الهي خودت حافظ و حامي همه دل خستگان
باش.
فاطمه! اى زاير قبر شهيدان!
تو گلواژه شهادتى. تو بهشتيان را جلودارى. تو مظهر حيايى. چه كسىرا رسد كه فرداى قيامت در مسيرت سر بر آرد
فاطمه! اى واژه خوشبختى!
تو واژه خوشبختى را معنا بخشيدى. تو توحيد را خانهدارى كردى
فاطمه! اى امابيها!
تو پاره تن پدر بودى. تو را مىبوسيد و تو نيز مىبوسيدى. مىبوييد، بهجاى خويش مىنشاند، آخرين وداعش با تو بود و اولين خير مقدم ازتو. چرا تو عزيزترين مردم برايش بودى؟ آيا چون فقط دخترش بودى!او كه دختران ديگر نيز داشت. تو را از بهشت گرفته بود و دامنتجايگاه شكوفههاى سرخ ولايت كبراى حق بود. تو جوابگوى پرسشىبودى كه ديگران مانده بودند. بازو و پهلويت، نشان از مرزبانى حريمولايت و امامت دارد.
فاطمه! اى بزرگبانو!
اى نام تو، جامع كمالاتت كه گوياى عصمت آتشسوز توست. اى آن كهدامنت، رسالتسردار توحيد را پرورد. اى آن كه مهر رخت،خورشيد فروزان مريم و آسيه و خديجه را فزونتر است : چرا كهجهان بانوان را تو سرورى. اى آن كه شهد شهادت سوزانت را ازچشمه صداقت و اخلاص چشيدهاى. اى آن كه بر گرده گيتى، دوريحانه مصطفى(ص) را مادرى، پس نقشآفرين كربلاى 61 تويى; آرىتويى. اى آنكه بر در بهشت، نامت نقش بسته است، تو مظهر خشمخدايى، تو جلوهگاه رضاى حقى.
و تو اى نامت، زينتآراى آستانه بهشت، تو چه ديدى؟ چه كشيدى كهجز خداى، خبر ندارد! آن فرشته كه تسليتبخش دل آزرده و بهغمنشستهات بود، چه مىگفت؟ چگونه تسليتت مىداد؟
سلام
وبلاگ زيبايي داريد
به ما هم سر بزنيد
اگه تمايل به تبادل لوگو داشتيد خوشحال مي شيم
آدرس تصوير لوگو www.ParsiBlog.com/PhotoAlbum/afsongar/logo.jpg
آدرس وبلاگ www.afsongar.parsiblog.com
منتظريم
حرف هايم دروغ نيست
به تو گفتم جز تو کسي را ندارم
خنديدي
گفتم نباشي بي تو مي ميرم
نگاهم کردي
گفتم عاشقت هستم
گفتي عاشقي را باور ندارم
گفتم برايت چه گريه ها که نکردم
گفتي پس چرا من نديدم
..................... $("div.commhtm img").each(function () { if ($(this).attr("em") != null) { $(this).attr("src","http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/"+$(this).attr("em")+".gif"); } });