سلام
آخش بعد از چند مدت اينجا باز شد برايم تا بتونم نظر بدهم.
ترسم كه اشك در غم ما پرده در شود...وين راز سر به مهر به عالم سمر شود
گويند سنگ لعل شود در مقام صبر...آري شود ، ليك به خون جگر شود
از كيمياي مهر تو زر گشت روي من ...آري به يمن لطف شما خاك زر شود
منم اين ايام را تبريك مي گويم. و پيشاپيش ايام فاطميه را تسليت مي گم.
متنتون رو در مورد خشم و كنترل اون خوندم جالب بود.
در مورد حرف آخرتون بايد بگم:
گفتن شنيدن نياز داره...
البته شنيدن پاي منبر ديگران نه خود آدم.
دوبرابر اونچيزي كه مي نويسيم بايد گوش كرده باشيم يا بكنيم.
البته به قول شما درست مي گيد بعضي وقتا نمي شه خلاصه اش كرد كه اگه بكينم مطلب از دست مي ره.درسته موافقم.
انشالله همه ما مينوتبشنونده هاي خوبي باشيم.
راستي يه پيشنهاد يا انتقادهم داشتم:
مي تونيد تذكر بديد كه تو بخش نظرات از اين عكسها يا لااقل از اين عكسهاي بزرگ و حجيم نزنند .آخه با اين اينترنت در پيتي كه ما داريم بيست دقيقه طول مي كشه اين نظرات باز بشه .تا از اين مورد ما محروم نشيم البته اگه صلاح مي دونيد
.ببخشيد زياد حرف زدم آخه يه مدت بود هي ميامدم نمي تونستم نظر بدهم.
موفق باشي.