• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : سفري ازخود تا خدا
  • نظرات : 47 خصوصي ، 118 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    بهسلام به خدا خصوصي نيست عموميه اي باباااااااااااااااااااااا

    چي ميشه گفت :

    هيچي بايد فقط منتظر موند .

    بلكي ....

    !!!

    پس اين ها همه اسمش زندگي است
    دلتنگي ها دل خموشي ها ثانيه ها دقيقه ها
    حتي اگر تعدادشان به دو برابر آن رقمي كه برايت نوشته ام برسد
    ما زنده ايم چون بيداريم
    ما زنده ايم چون مي خوابيم
    و رستگار و سعادتمنديم
    زيرا هنوز بر گستره ويرانه هاي وجودمان پانشيني
    براي گنجشك عشق باقي گذاشته ايم
    خوشبختيم زيرا هنوز صبح هامان آذين ملكوتي بانگ خروس هاست
    سرو ها مبلغين بي منت سر سبزي اند
    و شقايق ها پيام آوران آيه هاي سرخ عطر و آتش
    برگچه هاي پياز ترانه هاي طراوتند
    و فكر من
    واقعا فكر كن كه چه هولناك مي شد اگر از ميان آواها
    بانگ خروس رابر مي داشتند
    و همين طور ريگ ها
    و ماه
    و منظومه ها
    ما نيز بايد دوست بداريم ... آري بايد
    زيرا دوست داشتن خال با روح ماست

    سلام نرگسم دلم هواتو كرده بوددددددددددددددد

    دوستت دارم آپما

    سلام

    من يادمه اينجا نظر دادم اما الان هرچي مي گردم نيست تو ميدوني كجاست؟

    به حرم دل منم سري بزن نرگس الهي

    براي مهرباني قلب بي قرارت يك بغل ستاره دارم

    سلام به نرگي عزيزم

    خوبي خانومي؟

    ممنونم كه به ما سر زديو آرزوي خوبي كرد خانومي

    حوفق باشي

    خيلي خيلي زيبا نوشتي

    يا حق

    با عرض سلام و احترام: همه ما در انديشه رويايي بسر مي بريم كه سرانجامش توصيه همان درخت است كه در هنر نمايي قلم زيباي شما به خوبي به نگارش در آمده است . چه زيبا خداوند فرموده است كه تا از خود نگذري به خدا نمي رسي... گذشتن از خود در اين وادي سرگرداني ها بسيار سخت است و شايد هم غير ممكن!!! گذشتن از خودخواهي ها و منفعت طلبي ها كار هر شياد لاف زني نيست... دعايم كن كه لايق گردم و لايق بمانم... شرمنده الطافتان هستم . ببخشيد كه دير به دير توفيق زيارت رقص زيباي قلمتان نصيبم مي شود.... اين روزها بد جوري درگير اين دنياي فاني شده ام. دعايم كنيد كه... شانزدهمين كتاب و ششمين جلد از مجموعه داستانهاي تخريبچي دوران تحت عنوان قصه بي انتها اگر خدا بخواهد تا آخر هفته آينده مراحل چاپ آن به اتمام مي رسد و اگر توفيق داشته باشم مي توانم تقديم اساتيدي مانند شما كنم.... سعي كردم قصوررم را رفع كنم(لينك) شما به بزرگواري خود اين حقير را عفو بفرماييد.... ايام به كام و موفق باشيد.

    سلام نرگسم...

    عزيزم خوبي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    فدات بشم گلم آپما بيا منتظرتم دوستت دارم

    دستم نه،
    اما دلم به هنگام نوشتن ِ نام ِ تو مي لرزد!

    نمي دانم چرا
    وقتي به عكس ِ سياه و سفيد اين قاب ِ طاقچه نشين
    نگاه مي كنم،
    پرده ي لرزاني از باران و نمك
    چهره ي تو را هاشور مي زند!
    همخانه ها مي پرسند:
    اين عكس كوچك ِ كدام كبوتر است،
    كه در بام تمام ترانه هاي تو
    رد ِ پاي پريدنش پيداست؟
    من نگاهشان مي كنم،
    لبخند مي زنم
    و مي بارم!

    حالا از خودت مي پرسم! عسلبانو!
    آيا به يادت مانده آنچه خاك ِ پُشت ِ پاي تو را
    در درگاه ِ بازنگشتن گِل كرد،
    آب ِ سرد ِ كاسه ي سفال بود،
    يا شوآبه ي گرم ِ نگاهي نگران؟
    پاسخ ِ اين سؤال ِ ساده،
    بعد از عبور ِ اين همه حادثه در ياد مانده است؟
    كبوتر ِ باز برده ي من!●

    گفتي : سالهاي سرسبزي ِ صنوبر را،
    فداي فصل ِ سرد ِ فاصله مان نكن!
    من سكوت كردم!
    گفتي : يك پلك نزده،
    پرنده ي پندارم
    از بام ِ خيال تو خواهد پريد!
    من سكوت كردم!
    گفتي : هيچ ستاره اي،
    دستاويز ِ تو در اين سقوط ِ بي سرانجامم
    نخواهد شد!
    من سكوت كردم!
    گفتي: دوري ِ دستها و همكناري ِ دلها،
    تنها راه ِ رها شدن است!
    من سكوت كردم!
    گفتي : قول مي دهم هر از گاهي،
    چراغ ِ ياد ِ تو را در كوچه ي بي چنار و چلچله
    روشن كنم!
    من سكوت كردم!
    سكوت كردم ، اما
    ديگر نگو كه هق هق ِ ناغافلم را
    از آنسوي صراحت ِ سيم و ستاره نشنيدي!●

    شرمنده ام
    گفته بودم
    دست بر ديوار دور آن ور دريا مي زنم
    و تا هزاره ي شمردن چشم مي گذارم
    گفته بودم
    غبار قديمي تقويم را
    ازش يشه هاي شعر وخاطره پاك نمي كنم
    گفته بودم
    صداي سرد سكوت اين سالها را
    با سرود و سماع ستاره بر هم نمي زنم
    اما دوباره دل دل اين دل درمانده
    تو را ميهمان سايه گاه ساكت كتاب و كاغذ كرد
    هي
    هميشه همسفر حدود تنهايي
    بگذار كه دفتر دريا هم
    گزينه يي از گريه هاي گاه به گاه من باشد

    با سلام به خداي مهربان

    وبا سلام خدمت شما خواهر بزرگوار

    وبا سلام خدمت همه پاك دلان

    خدمت رسيدم فقط عرض ادبي بكنم وخواهش كوچكي از همه عزيزان بكنم .امشب شب جمعست براي شادي روح همه كساني كه از ما دورند صلوات و فاتحه يادمون نره . دلتون شاد باشه.

    برادر كوچكتان سيد فرهاد

    يا زهرا

     <      1   2   3   4   5    >>    >