• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : آخرين سحاب رحمت
  • نظرات : 70 خصوصي ، 208 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
     
    + سيد فرهاد 
    بسم الله الرحمن الرحيم

    پيامبر اکرم(صل الله عليه و آله) ميفرمايند:
    بر تو باد خواندن قرآن، زيرا خواندن آن کفاره گناهان است و پردهاي در برابر آتش و موجب ايمني از عذاب
    ميزان الحکمه (جلد 10
    ختم قرآن هفتگي،به نيت سلامتي آقا امام زمان(عج) آغاز به ثبت نام مي کند .
    از داوطلبين اين و براي کسب اطالاعات بيشتر با همين آيدي تماس حاصل فرماييد
    با تشکر و احترام
    التماس دعا
    يا علي
    ما را به وادي الماس و نور مهمان كن. به گلفشان صبح ظهور مهمان كن. صبوريم به سرآمد امير آيينه به پشت پرده ما را در حضور مهمان كن. ما بي شكيب تر از هر روز منتظر ورود ابر مردي هستيم كه قرار زمين است و مدار آسمان. او مي‌آيد اما آيا ما ميزباني شايسته براي آن ميهمان عزيز خواهيم بود؟ سلام. آغاز امامت و ولايت مهدي موعود (عج) مبارك باد. التماس دعا
    سلام خواهر خوب و مهربانم. مرا ببخش باور كنيد اونقدر براي شما كامنت مياد كه حتي ساعتها مينشينم تا لود بشه و بتونم بنويسم. اميدوارم به ديده بيمعرفتي و يا ... نگذاريد. التماس دعا
    پاسخ

    سلام و عرض ادب واحترام خدمت شما برادر بزرگوارم. لطف و محبت شما هميشه شامل حال اين خواهر بوده . نيومدنت فقط موجب نگراني ميشه ، نه هيچ چيز ديگه . چون اينقدر شما بزرگوار هستيد و اينقدر لطف داريد كه ممكن نيست من چنين فكرهايي بكنم. از اينكه در همه مشگلات به عنوان يك برادر دلسوز هميشه همراه و ياور من هستيد بي نهايت سپاسگزارم - مويد و سرفراز و منصور باشيد

    سلام

    به مدير مربوطه گفتم ببينه و درستش كنه

    اميدوارم منجي عالم بشريت بياد و همه جهان را گلستان نمايد.

    به اميد آن روز كه بيايد

    پاسخ

    سلام و عرض ادب . جناب آقاي فخري بي نهايت از لطف شما سپاسگزارم. راستش انتظار نداشتم به اين زودي حواب بديد. خيلي ممنون از توجه تون . اميدوارم مشگلش حل بشه و من بتونم ازش استفاده كنم - مويد باشيد
    + زهرا 
    نسيم صبحدم گو نرم برخيز
    گل از خواب زمستاني برانگيز
    بهارا بنگر اين دشت مشوش
    كه مي بارد بر آن باران آتش
    بهارا بنگر اين خاك بلاخيز
    كه شد هر خاربن چون دشنه خون ريز
    بهارا بنگر اين صحراي غمناك
    كه هر سو كشته اي افتاده بر خاك
    بهارا بنگر اين كوه و در و دشت
    كه از خون جوانان لاله گون گشت
    بهارا دامن افشان كن ز گلبن
    مزار كشتگان را غرق گل كن
    بهارا از گل و مي آتشي ساز
    پلاس درد و غم در آتش انداز
    بهارا شور شيرينم برانگيز
    شرار عشق ديرينم برانگيز
    پاسخ

    سلام خدمت شما زهرا خانم عزيز. از لطف شما بابت به يادگار گذاشتن اين اشعار زيبا متشكرم . افسوس كه شما وبلاگ نداريد كه من بتونم محبت شما رو جبران كنم. به هرحال برخود لازم ديدم از حضورتون و اشعار زيباتون تشكر كنم- شاد و سربلند باشيد
    + زهرا 
    بهارا زنده ماني ، زندگي بخش
    به فروردين ما فرخندگي بخش
    هنوز اينجا جواني دلنشين است
    هنوز اينجا نفس ها آتشين است
    مبين كاين شاخه ي بشكسته خشك است
    چو فردا بنگري ، پر بيد مشك است
    مگو كاين سرزميني شوره زار است
    چو فردا در رسد ، رشك بهار است
    بهارا باش كاين خون گل آلود
    بر آرد سرخ گل چون آتش از دود
    بر آيد سرخ گل ، خواهي نخواهي
    وگر خود صد خزان آرد تباهي
    بهارا ، شاد بنشين ، شاد بخرام
    بده كام گل و بستان ز گل كام
    اگر خود عمر باشد ، سر بر آريم
    دل و جان در هواي هم گماريم
    ميان خون و آتش ره گشاييم
    ازين موج و ازين توفان برآييم
    + زهرا 
    بهارا ، تلخ منشين ،خيز و پيش آي
    گره وا كن ز ابرو ،چهره بگشاي
    بهارا خيز و زان ابر سبك رو
    بزم آبي به روي سبزه ي نو
    سر و رويي به سرو و ياسمن بخش
    نوايي نو به مرغان چمن بخش
    بر آر از آستين دست گل افشان
    گلي بر دامن اين سبزه بنشان
    گريبان چاك شد از ناشكيبان
    برون آور گل از چاك گريبان
    + زهرا 
    چرا خورشيد فروردين فروخفت ؟
    بهار آمد گل نوروز نشكفت
    مگر خورشيد و گل را كس چه گفته ست ؟
    كه اين لب بسته و آن رخ نهفته ست ؟
    مگر دارد بهار نورسيده
    دل و جاني چو ما در خون كشيده ؟
    مگر گل نو عروس شوي مرده ست
    كه روي از سوگ و غم در پرده برده ست ؟
    مگر خورشيد را پاس زمين است ؟
    كه از خون شهيدان شرمگين است
    + زهرا 
    چرا در هر نسيمي بوي خون است ؟
    چرا زلف بنفشه سرنگون است ؟
    چرا سر برده نرگس در گريبان ؟
    چرا بنشسته قمري چون غريبان ؟
    چرا پروانگان را پر شكسته ست ؟
    چرا هر گوشه گرد غم نشسته ست ؟
    چرا مطرب نمي خواند سرودي ؟
    چرا ساقي نمي گويد درودي ؟
    + زهرا 

    بهار غم انگيز

    بهار آمد ، گل و نسرين نياورد
    نسيمي بوي فروردين نياورد
    پرستو آمد و از گل خبر نيست
    چرا گل با پرستو همسفر نيست ؟
    چه افتاد اين گلستان را ، چه افتاد ؟
    كه آيين بهاران رفتش از ياد
    چرامي نالد ابر برق در چشم
    چه مي گريد چنين زار از سر خشم ؟
    چرا خون مي چكد از شاخه ي گل
    چه پيش آمد ؟ كجا شد بانگ بلبل ؟
    چه درد است اين ؟ چه درد است اين ؟ چه درد است ؟
    كه در گلزار ما اين فتنه كردست ؟

    سلام دوست عزيز وبلاگتون حرف نداره ميشه تبادل لينك بديم خوشحالم ميكني اگه بشه
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >