• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : بهار قرآن بر مومنان مبارك باد
  • نظرات : 38 خصوصي ، 649 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    26   27   28   29   30    >>    >
     
    هي تو غريت باشي اين مناجاتم بشنوي ... فكر نكنم دركم كنين
    سلام خوبي آبجي نرگس؟؟؟؟؟؟. اولش ميخواستم يه چيز ديگه برات بنويسم ولي با باز شدن صفحه كامنت اصلاً كم آوردم. واقعاً هيچ حرفي برا گفتن ندارم وقتي اين مناجات رو شنيدم ممنونمممممممممممممممممممممممممممم.
    سلام نرگسم ... عزيزكم فقط اومدم بگم كه تولده ... منتظرتم ها ! دير نكني .

    16 مهر ساروز تولد عزيز دلم مبارك

    لباي سرخ و نازت رنگ گلاي ميخک// قشنگ تر از ستاره تولدت مبارك...... لباي سرخ و نازت رنگ گلاي ميخک// قشنگ تر از ستاره تولدت مبارک///تو لباي سرخ و نازت رنگ گلاي ميخک// قشنگ تر از ستاره تولدت مبارک///تولدت مبارک///تولددددددددددددددددددت مبارررررررررررررررررک * تولدددددددددددددددددت مبارررررررررررررک

    بزن كه سوز دل من به سا ز مى گويى
    ز ساز دل چه شنيدى كه باز مى گويى
    مگر چو باد وزيدى به زلف يار كه باز
    به گوش دل سخن دلنواز مى گويى؟
    مگر حكايت پروانه مى كنى با شمع
    كه شرح قصه به سوز و گذار مى گويى؟
    كنون كه راز دل ما ز پرده بيرون شد
    بزن كه در دل اين پرده راز مى گويى؟
    به پاى چشمه طبع من اين بلند سرود
    به سرفرازى آن سرو ناز مى گويى
    به سررسيد شب و داستان به سر نرسيد
    مگر فسانه زلف دراز مى گويى
    دلم به ساز تو رقصد كه چون نسيم صبا
    پيام يار به صد اهتزاز مى گويى
    به سوى عرش الهى گشوده ام پر وبال
    بزن كه قصه راز و نياز مى گويى
    نواى ساز تو خواند ترانه توحيد
    حقيقتى به زبان مجاز مى گويى
    ترانه غزل «شهريار» و ساز «صبا»ست
    بزن كه سوز دل من به ساز مى گويى.
    سلام عزيز دلم..خوبي؟حالا ديگه اپ كردن وبلاگتو خبر نميدي؟نكنه از من ناراحتي هنوز...بازم ببخشيد..اينبار اول وبلاگتو خوندم ...بهار قران و ماه مبارك رمضان بر شما هم مبارك ...التماس دعا
    نرگسسسسسسسسسسم فدات بشم من من كه كاري نكردم

    دوستان شرح پريشاني من گوش کنيد

    داستان غم تنهايي من گوش کنيد

    قصه ي بي سر و ساماني من گوش کنيد

    گفت و گوي من و حيراني من گوش کنيد

    شرح اين آتش جان سوز نگفتن تا کي ؟

    سوختم سوختم اين راز نهفتن تا کي؟

    روزگاري من و دل ساکن کويي بوديم

    ساکن کوي بت عربده جويي بوديم

    عقل و دين باخته ديوانه ي رويي بوديم

    بسته ي سلسله ي سلسله مويي بوديم

    کس در آن سلسله غير از من و دل بند نبود

    يک گرفتار از اين جمله که هستند نبود

    نرگس غمزه زنش اين همه بيمار نداشت

    سنبل پرشکنش هيچ گرفتار نداشت

    اين همه مشتري و گرمي بازار نداشت

    يوسفي بود ولي هيچ خريدار نداشت

    اول آن کس که گرفتار شدش من بودم

    باعث گرمي بازار شدش من بودم

    عشق من شد سبب خوبي و رعنايي او

    داد رسوايي من شهرت زيبايي او

    بس که دادم همه جا شرح دلارايي او

    شهر پر گشت زغوغاي تماشايي او

    اين زمان عاشق سرگشته فراوان دارد

    کي سر برگ من بي سر و سامان دارد؟

    سلام نرگس عزيز .......... تولدت رو تبريك ميگم ....... اميدوارم هر چه قدر دوست داري عمر كني !! ....... راستي در اين ماه عزيز اگه سيماي عاشقيت وصل شد من يكي رو از دعاي خيرت بي نصيب نگذار !!

    من از خط ساحلي زير چشمان شما مي آيم

    فرشته ها که بوسه اش دادند، نمازش را که خواند، آمد و چشم دوخت به يکرنگيهاي دور دريا و آسمان تا طلوع را تماشا کند.
    ---دريا با سخاوت و صداقت تمام خورشيد را باز به آسمان قرض داد.
    آسمان گرفته و نگرفته او را در گرفتگي ابرهاي خود گم کرد. همين تبادل سرسري و معصومانهء نور بس بود. عاشق شد دوباره. حالا ميخواهد عاشقانه بنويسد پسرک نابلد.
    ---بگذريم.
    گذشت مثل هميشه. و باز بعد از سه نقطه هاي مدام و مداوم گوشهء دفتر شرجي اش نوشت:
    ......بگذريم.
    خورشيد قشنگ از بازي کودکانهء دريا و آسمان خنده اش ميگيرد.
    اما چه کند که کارش چيز ديگريست.
    لااقل دل شکستن نيست.

     <    <<    26   27   28   29   30    >>    >