• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : بزرگداشت اعيادشعبانيه
  • نظرات : 10 خصوصي ، 346 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    حضرت على اكبر عليه السلام

    فرزند بزرگ سيد الشهدا و شبيه پيامبر كه روز عاشورا فداى دين شد.مادر على اكبر، ليلا دختر ابى مره بود.در كربلا حدود 25 سال داشت.سن او را 18 سال و 20 سال هم گفته‏اند.او اولين شهيد عاشورا از بنى هاشم بود.(1) على اكبر شباهت بسيارى به پيامبر داشت،هم در خلقت،هم در اخلاق و هم در گفتار.به همين جهت روز عاشورا وقتى اذن ميدان طلبيد و عازم جبهه پيكار شد،امام حسين«ع»چهره به آسمان گرفت و گفت:«اللهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس برسولك محمد خلقا و خلقا و منطقا و كنا اذا اشتقنا الى رؤية نبيك نظرنا اليه...»(2)شجاعت و دلاورى على اكبر و رزم آورى و بصيرت دينى و سياسى او،در سفر كربلا بويژه در روز عاشورا تجلى كرد.سخنان،فداكاريها و رجزهايش دليل آن است.وقتى امام حسين از منزلگاه«قصر بنى مقاتل»گذشت،روى اسب چشمان او را خوابى ربود و پس از بيدارى«انا لله و انا اليه راجعون»گفت و سه بار اين جمله و حمد الهى را تكرار كرد.على اكبر وقتى سبب اين حمد و استرجاع را پرسيد،حضرت فرمود:در خواب ديدم سوارى مى‏گويد اين كاروان به سوى مرگ مى‏رود.پرسيد:مگر ما بر حق نيستيم؟فرمود:چرا.

    گفت:«فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقين»پس باكى از مرگ در راه حق نداريم!(3) روز عاشورا نيز پس از شهادت ياران امام،اولين كسى كه اجازه ميدان طلبيد تا جان را فداى دين كند او بود.گر چه به ميدان رفتن او بر اهل بيت و بر امام بسيار سخت بود،ولى از ايثار و روحيه جانبازى او جز اين انتظار نبود.وقتى به ميدان مى‏رفت،امام حسين«ع»در سخنانى سوزناك به آستان الهى،آن قوم ناجوانمرد را كه دعوت كردند ولى تيغ به رويشان كشيدند،نفرين كرد.

    حضرت على اكبر عليه السلام

    فرزند بزرگ سيد الشهدا و شبيه پيامبر كه روز عاشورا فداى دين شد.مادر على اكبر، ليلا دختر ابى مره بود.در كربلا حدود 25 سال داشت.سن او را 18 سال و 20 سال هم گفته‏اند.او اولين شهيد عاشورا از بنى هاشم بود.(1) على اكبر شباهت بسيارى به پيامبر داشت،هم در خلقت،هم در اخلاق و هم در گفتار.به همين جهت روز عاشورا وقتى اذن ميدان طلبيد و عازم جبهه پيكار شد،امام حسين«ع»چهره به آسمان گرفت و گفت:«اللهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس برسولك محمد خلقا و خلقا و منطقا و كنا اذا اشتقنا الى رؤية نبيك نظرنا اليه...»(2)شجاعت و دلاورى على اكبر و رزم آورى و بصيرت دينى و سياسى او،در سفر كربلا بويژه در روز عاشورا تجلى كرد.سخنان،فداكاريها و رجزهايش دليل آن است.وقتى امام حسين از منزلگاه«قصر بنى مقاتل»گذشت،روى اسب چشمان او را خوابى ربود و پس از بيدارى«انا لله و انا اليه راجعون»گفت و سه بار اين جمله و حمد الهى را تكرار كرد.على اكبر وقتى سبب اين حمد و استرجاع را پرسيد،حضرت فرمود:در خواب ديدم سوارى مى‏گويد اين كاروان به سوى مرگ مى‏رود.پرسيد:مگر ما بر حق نيستيم؟فرمود:چرا.

    گفت:«فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقين»پس باكى از مرگ در راه حق نداريم!(3) روز عاشورا نيز پس از شهادت ياران امام،اولين كسى كه اجازه ميدان طلبيد تا جان را فداى دين كند او بود.گر چه به ميدان رفتن او بر اهل بيت و بر امام بسيار سخت بود،ولى از ايثار و روحيه جانبازى او جز اين انتظار نبود.وقتى به ميدان مى‏رفت،امام حسين«ع»در سخنانى سوزناك به آستان الهى،آن قوم ناجوانمرد را كه دعوت كردند ولى تيغ به رويشان كشيدند،نفرين كرد.

    على اكبر چندين بار به ميدان رفت و رزمهاى شجاعانه‏اى با انبوه سپاه دشمن نمود.

    هنگام جنگ،اين رجز را مى‏خواند كه نشان دهنده روح بلند و درك عميق اوست:

    انا على بن الحسين بن على‏ نحن و رب البيت اولى بالنبى‏

    تالله لا يحكم فينا ابن الدعى‏ اضرب بالسيف احامى عن ابى‏

    ضرب غلام هاشمى عربى(4)

    پيكار سخت،او را تشنه‏تر ساخت.به خيمه آمد.بى آنكه آبى بتواند بنوشد،با همان تشنگى و جراحت دوباره به ميدان رفت و جنگيد تا به شهادت رسيد.قاتل او مرة بن منقذ عبدى بود.پيكر على اكبر با شمشيرهاى دشمن قطعه قطعه شد.وقتى امام بر بالين او رسيد كه جان باخته بود .صورت بر چهره خونين على اكبر نهاد و دشمن را باز هم نفرين كرد:

    «قتل الله قوما قتلوك...»و تكرار مى‏كرد كه:«على الدنيا بعدك العفا».و جوانان هاشمى را طلبيد تا پيكر او را به خيمه گاه حمل كنند.(5) على اكبر،نزديكترين شهيدى است كه با حسين«ع»دفن شده است.مدفن او پايين پاى ابا عبد الله الحسين«ع»قرار دارد و به اين خاطر ضريح امام،شش گوشه دارد

    الگوى شجاعت و ادب،اكبر در دانه فاطمى نسب،اكبر

    فرزند يقين ز نسل ايمان بود

    پرورده دامن كريمان بود

    آن يوسف حسن،ماه كنعانى‏

    در خلق و خصال،احمد ثانى‏

    آن شاهد بزم،سرو قامت بود دريا دل و كوه استقامت بود

    آن دم كه لباس رزم مى‏پوشيد از كوثر عشق،جرعه مى‏نوشيد

    از فرط عطش فتاده بود از تاب‏ گرديد ز دست جد خود سيراب‏

    در راه خدا ذبيح دين گرديد

    بر حلقه عاشقان نگين گرديد

    داغش كمر حسين را بشكست‏

    با خون سرش حناى خونين بست‏

    ديباچه داستان حق،اكبر

    قربانى آستان حق،اكبر

    ELEGANT_IRANIAN ELEGANT_IRANIAN

    ميلاد شبيه ترين مردم از نظر چهره و رفتار و گفتار و پندار به رسول گرامي اسلام صل الله عليه و آله و سلم ، حضرت علي اكبرسلام الله عليه فرزند گرامي امام حسين عليه السلام بر جوانان مسلمان كه با ياد اين فرزند غيور سيد الشهداء عليه السلام روز جوان ناميده شده است مبارك باد

    ELEGANT_IRANIANELEGANT_IRANIAN

    اي سرو بوستان ايستادگي!

    اي زيباترين گل باغ حسين (ع)!

    اي جوان رعنا و رشيد حسين (ع)!

    اي علي (ع) را يادگار!

    اي علي اکبر!

    گلستاني از زيباترين گل هاي فداکاري

    و دريايي از آبيِ عطوفت را

    در دل خود جمع داشتي

    لوح عاشورا،

    در انتظارِ قلم شمشير تو نشسته

    تا خاطره دلير مردي هاي بدر و حنين را

    بر آن نقش نمايي

    و تمثال قدم هاي رسول خدا (ص) را

    بر پهنه کربلا حک کني.

    تو که در صورت و سيرت

    شبيه ترين بودي به پيامبـر خير و برکت (ص)!

    ســـلام و درود بي پايان بر صورت و سيرت پيامبر گونه ات.

    فرا رسيدن ميلاد باسعادت حضرت علي اكبر(ع) و روز جوان مبارك باد

    دست به دعا برداريم و براي همه بيماران دعا كنيم

    التماس دعا

    + علي ..سكوت اشتين .همسفرعشق 
    سلام خوبيد سلامتيد..انشالله هرجا هستيد شاد باشي

    ميدونم هر چي بخوام به پات بريزم کمه و مايه خجالته//بخدا خيلي دوستت دارم اين تنها سرمايه منه برام غنيمته//دو سه شب بود دلم بدجوري هواي چشماتو کرده بود//بعد از اينهمه بيخبري امشب ديدمت و فهميدم که قسمته//ميخواستم قبل از ديدنت برم از آسمون يه سبد ستاره بچينم// اما مجال نبود گفتم ديدنت واجبتره و موهبته//تو نگاه نازتو و مخمل سبز چشمات يه دنياي ديگه اي داشتم//داشتم به اين فکر ميکردم که تک بودن چشمات حتما يه حکمته//تو نفساي گرمت که داغ ميشدم بوي گلاب منو گيج ميکرد//اينو ديگه همه ميدونن که بوي تنت گلابه و بهشته و نکهته//حالا داري ميري نميدونم کي دوباره ميبينمت//مهم اينه كه با مني بقيه دست خدا و قسمته....

     <      1   2   3   4   5    >>    >