• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : ميلاد مولود كعبه
  • نظرات : 23 خصوصي ، 259 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    نرگسم خيلي دوستت دارم مي بوسمت برات سبد سبد گل شقايق هديه مي كنم

    شايد زندگي هم مثل همين گلها زيبا باشه....شايد

    به جستجوي تو از شب ، از شب گذشته آمده ام

    هزار باديه را در نوشته آمده ام .

    قدم قدم همه نام تو را ، به ناخن و خون

    به شاقه هاي درختان ، نوشته آمده ام

    به بو يه ي بر و بوم هميشه آبادت

    ز هفت خانه خرابه گذشته آمده ام

    هزار وادي را دره دره رد شدم

    هزار باديه را پشته پشته آمده ام

    ملول ديو و ددم با چراغ دل در کف

    به جستجوي تو ، انسان - فرشته آمده ام

    به جستجوي تو از شب ، از شب گذشته آمده ام

    هزار باديه را در نوشته آمده ام .

    قدم قدم همه نام تو را ، به ناخن و خون

    به شاقه هاي درختان ، نوشته آمده ام

    به بو يه ي بر و بوم هميشه آبادت

    ز هفت خانه خرابه گذشته آمده ام

    هزار وادي را دره دره رد شدم

    هزار باديه را پشته پشته آمده ام

    ملول ديو و ددم با چراغ دل در کف

    به جستجوي تو ، انسان - فرشته آمده ام

    نرگس با محبتم ... گل خشبوي من ... سلام .. عزيزم خوبي ؟

    هزاران هزار سپاس از حضور پر مهرت . گرمي سلامت همچون گرمي آفتاب در روح و جسمم رسوخ كرد . چه نوازش خوبي كرد عطر خوش مهرباني تو مرا ... عزيز دل ياس !! وبلاگ بسيار بسيار زيبايي داري از ديدن وبلاگت و مطالب پر محتواي آن لذت بردم . از اشنايي با شما خواهر مهربونم بسيار خرسندم اميدوارم دوستان خوبي براي هم باشيم .

    آرزومند آرزوهات

    ياس

    در پناه حق

    سلام.

    ممنون عزيز از زحمتي كه كشيدي يه دنيا خوشحالم كردي وشرمنده .حالا اگه راست مي گي چرا به روز نمي شي ؟

    منتظر مي مونيم

    يا حق

    نرگسم عزيزم فداي مهربونيات دلم خيلي برات تنگ شده بود.........بخدا باور كن...........................نميدونم شايد دوباره نوشتم ولي بدون فقط بخاطر كسايي مثل تو هست............دوستت دارم..............د.ستت دارم........

    ميخواهم بنويسم و تنها از تو بنويسم ولي دستانم با لرزش بسيار از اين فرصت فراهم شده خجالت ميکشند.

    از دير باز همه مي گويند تو هستي. از خيلي وقت پيش که نه من بودم نه مادرم نه پدرم نه حتي پدربزرگم ـ که از همه بزرگتر است ـ تو بودي.

    نميدانم از چه منشا گرفته اي؟ نطفه ات چگونه بسته شده؟ با چه سرشته شده اي؟ نميدانم که آيا همان نوري هستي که در خواب چشمهاي تاريکم را روشن ميکند؟ و يا آن عطر خوشبويي که هنگام مناجات و اشکهاي تنهايي در مشامم پر ميشود؟

    ولي خوب ميدانم نه از خاکي نه از آبي نه از آتش. تو خود خودت هستي.

    من اينرا ميدانم از همه و همه بزرگتري.حتي از دريايي که وقتي به ته آبيش خيره ميشوم باز هم انتهايش معلوم نيست.

    دستانت هيچوقت از بخشش و محبت خسته نميشود. چشمانت هيچگاه بسته نميشود.چشمهايت هيچگاه کم سو نميشود. چشمهايت هميشه پر از نور است و ستاره و عشق و ترانه. نگاهت هميشه ميماند جاودانه.

    تو در بالاترين نقطه آسمان خانه کرده اي.اينچنان که ميگويند خودت آسمان را آفريدي و در همانجا سکني گزيدي.

    ميگويند نامت خداست. چرا خدا نميدانم. و من دوست دارم همان خدا صدايت کنم. وقتي ميخواهم در افکارم تو را جاي دهم قلبم ميلرزد.وجودم از يک حس مبهم و شفاف خالي ميشود.انگار مسخ شده اي از فکر کردن عاجز ميشوم.

    خوب ميدانم تو از هر دريچه و زاويه اي مرا مينگري و ميداني در بطن افکارم چه ميگذرد.

    همه ميگويند از باران هم پاکتري.نه کودکي داري نه پدر و مادري به مهرباني پدر و مادرم. ولي تو از آنها هم مهربانتري.همه دوستت دارند حتي بيشتر از آن نگاهي که دل را ميلرزاند و نام ليلي ميگيرد.و من ميخواهم با اين قلم و صفحه و دلم و با همه کوچکيم از تو بنويسم!!!!!!!!

    خدايا! خوب ميداني فقط تو را دارم.

    در اين دنياي دروغين و درد که حتي نزديکترين به من مرا دنيوي مي خواهد فقط دل به اميدهايي خوش کرده ام که تو در آيات نوراني و آسمانيت نويد داده اي.

    خدايا! خوب ميداني جز تو سرپناهي ندارم.

    با هر که درددل ميکنم خنجري ميشود بر دل تنگ و شکسته ام. با هر که در ميآميزم و رفيق راه ميشوم مرا و دلم را و داشتن تو را به ناصواب آلوده ميکند.دردم را جز به تو به که گويم که خوب ميدانم نه پيش غريبه اي فاش ميکني نه از شنيدنش بيتابي ميکني.سنگ صبورم ميشوي و مامن اشکهايي ميشوي که در گلويم بغض شده.

    خدايا!قسم به پاکيت تنها تو را دارم.

    پدرم مادرم عشق و اميدم همراه زندگيم و همه و همه را در تنهايي هايم رها ميکنم و در درياي عشق تو در نمازهاي عاشقانه ام غرق ميشوم . نه شنا نميکنم مي خواهم در وسعت بيکرانت گم شوم.

    خدايا من بيکس که جز تو کسي ندارم چگونه به خود اين جرات را داده ام بنويسم و آنهم از تو بنويسم!!!!!

    اينجا در اين دنيا کده اي که تو بنا کردي من هم چون ديگر آفريده هايت زندگي ميکنم. ميخورم ميخوابم عاشق ميشوم گريه ميکنم ناله ميکنم ميخندم نا اميد ميشوم خسته ميشوم دلشکسته ميشوم ولي تو را هيچگاه از ياد نميبرم.

    خدايا! دوستت دارم بالاتر و برتر از هر چه ميگويند نامش عشق است و دلبستگي.

    تو نور نيستي. تو دور نيستي.تو هميشه اينجايي. تو تمام غصه هايم را ميداني. تو را با هر نامي که ميدانم صدا ميکنم. هر روز و هر لحظه در هر وعده از رکوع و سجودم.هر ثانيه اي که قلبم مي تپد و مجال زندگي مي يابم.

    با اشهد ان لا اله الا الله تنم را غسل ميدهم. طاهر ميشوم.پاک ميشوم.پر از گلاب ميشوم.

    آسماني با چشمهايي خيس و باراني زمزمه ميکنم:

    + نيماي دورازديار 

    سلام خواهر مهربون و گلم نرگس خانم

    درسته يه كم دير شد ولي بالاخره خودم رو به اين جشن رسوندم.

    راستش يه ده روزي نبودم بعدش هم كه اومدم فقط تونستم آپ كنم و به كسي سر نزده ام. اميدوارم كه هميشه خوب و خوش و سرحال باشيد.

    + *** 
    آبجي قشنگم گل بي خار و خسم عزيز دل خواهري!خيلي خيلي مراقب خودت باش و بدون كه مهرت تو قلب جاودانه است عزيزكم ...
    + *** 
    آبجي قشنگم گل خوشبوي من عزيز مهربونم سلام! خوبي نازنينم؟ آبجي قشنگم دلم بي نهايت هوات رو كرده عزيزكم... مي دوني امشب ديدم ديگه دلم طاقت نداره گفتم حتي شده يه كوچولو بيام پشت آبجي...

    دوست گرامي پارسا –پرومته از حضور سبزتون سپاسگزارم و ممنونم كه در اولين ديدار اينقدر منو مورد لطف قرار داديد . اشعار زيباتون يادگارهاي ارزنده اي براي من هست. بازهم تشكر

    برادرهاي عزيز و گرامي :

    داداش علي حامد

    يوسف حسين

    ايليا فرهاد

    ياران عاشقمقدم

    كيا شايان

    آريا پسرك تنها

    جناب رفعيعيدل ديونه

    زيتون

    ازكامنت ها و تبريكات صميمانه شما سپاسگزارم

    داداش مهرداد عزيز براي اونهمه عكس و اشعار و لطف خاصي كه هميشه نسبت به من داريد ازتون تشكر ميكنم. انشالله هميشه شاد و سلامت باشيد

    نيناجانم براي فرشته ها و همه خوبيهات ممنونم

    سكوت نازنيم ممنون از اظهار لطفتت . انشالله حتما براي شب جمعه ميام پيشت

    هاترا جانم با حرفهات حسابي شرمنده ام كردي. خوشحالم كه مشگلت برطرف شد

     <      1   2   3   4   5    >>    >