دانى كه چرا زغصه تاب آوردم
يا تحفه چه از شام خراب آوردم
از بهر على اصغر ششماهه تو
تنديس نحيفى از رباب آوردم
اربعين سالار شهيدان حسين ابن علي عليه لسلام بر عاشقان ان حضرت تسليت باد ...اميد كه روزي مردم بتوانند رسالت حسين را بجاي سستي ها و كج رفتاريهايشان ..ادامه دهند ..
سلامت و تندرست باشيد .خاك پاتون ..داداش مهرداد ...///
از عشق تو سينهام صفا ميگيرد
زنگار دلم، رنگ و جلا ميگيرد
تا چشم، نم اشك به تو هديه كند
راهي به سوي كرب و بلا ميگيرد
اربعين است. كاروان به مقصد رسيده است. تير عشق كارگر افتاده و قلب سياهى چاك خورده است. آفتاب از پس ابر شايعه و دروغ و فريب سر برآورده و پشت پلكهاى بسته را مىكوبد و دروازه ديدگان را به گشودن مىخواند. اربعين است. هنگامه كمال خون، بارورى عشق و ايثار، فصل درويدن، چيدن و دوباره روييدن. هنگامه ميثاق است و دوباره پيمان بستن. و كدامين دست محبتآميز است تا دستى را كه چهل روز از گودال، به اميد فشردن دستى همراه، برآمده، بفشارد؟ كدامين سر سوداى همراهى اين سر بريده را دارد و كدامين همت، ذوالجناح بىسوار را زين خواهد كرد؟
اشهدانك امين الله وابن امينه
http://www.moala.net/gallery15.htm
اينك، چهل روز است كه هر سبزه كه مىرويد، هر گل كه مىشكفد، هر چشمه كه مىجوشد و حتى خورشيد در طلوع و غروب، سوگوار مظلوم قربانگاه عشق است. چهل روز است كه انقلاب از زير خاكستر قلبها شراره مىزند.
چهل روز گذشت. حقيقت، عريانتر و زلالتر از هميشه از افق خون سربرآورد. كربلا به بلوغ خويش رسيد و جوشش خون شهيد، خاشاك ستم را به بازى گرفت. خونى كه آن روز در غريبانهترين غروب، در گمنامترين زمين، در عطشناكترين لحظه بر خاك چكه كرد، در آوندهاى زمين جارى شد و رگهاى خاك را به جنبش و جوشش و رويش خواند. چهل روز آسمان در سوگ قربانيان كربلا گريست و هستى، داغدار مظلوميتحسينعليه السلام شد. چهل روز، ضرورت هميشه بلوغ است، مرز رسيدن به تكامل است و مگر ما سرما و گرما را به "چله" نمىشناسيم و مگر ميعادگاه موسى در خلوت طور....
هرچند كه ما سخت فقيريم حسينبر سفرة روضهات اسيريم حسينيك باده به نام جام عشقت زدهايمتا حال نمرده و نميريم حسين
التماس دعا .....
حسينى بمانيم.
اربعين است. عشق با تمام قامتبر قله «گودال» ايستاده است! دو دستى كه در ساحل علقمه كاشته شد، بلند و استوار چونان نخلهاى بارور، سربرآورده و حنجرهاى كوچك كه به وسعت تمامى مظلوميت فرياد مىكشيد، آسمان در آسمان به جستوجوى همصدا و همنوا سير مىكند. راستى، كدامين ياورى به «همنوايى» و همراهى برمىخيزد؟
مگر هر روز عاشورا و همه خاك، كربلا نيست؟ بياييد همواره همراه كربلاييان گام برداريم تا حسينى بمانيم.
عالم همه محو گل رخسار حسين است
ذرات وجود در عجب از كار حسين است
داني كه چرا خانه حق گشته سيه پوش
يعني كه خداوند عزدار حسين است
http://