با عرض سلام ، ادب و عرض تسليت ايام سوگواري آقا امام حسين(ع)......
وبلاگ جامع و مفيدي دارين.....براتون سلامتي و موفقيت آرزومندم....سبز باشين در پناه حق
....نزديك بود فراموش كنم. ابجي خانمي..
.................
.............................
از اين كه ديدم. وبلاك را به عنوان. وبلاك روز انتخاب كردن
بي نهايت خوشحال شدم.. و هم افتخار ميكنم. كه ميبينم
ابجي خوبم. با نهايت دقت و ظرافت انچه گفتي هستش را گفته
و وظيفه ما هم دعا براي شما. كه عاقبت بخير بشي.. اينشالله
.....................
......................
كاش كه همه ما از گذر اين روز و شبهاي دغدار..توشه اي و يا جام مردانه زيستن را پر ميكرديم.. و بياد مردان و زنان عاشورايي
دلمان را تا همسايگي ان عزيزان مهربان ميبرديم...آمين...زنده باشي............
سلام. ابجي خانمي خوب و دوست داشتني ام..زنده باشي عزيز گل.و ممنون از اين همه محبت و مهرباني شما.باز هم از اظهار لطف و دقت نظر شما عزيز ممنونم.زنده باشي خانمي.کمترين شما صمديا حق....................و تشكر ويژه بابت متن خوبتون و اين همه
حديث دل كه نگاشتي..موفق باشي ابجي گلم..اينشالله..حسين.جان: عاشورايت مثل بارانيست. كه وقتي مي آيد..هر چه كينه و كدورت است.بر دل مردمان اين سرزمين .از ياد ميبرد.ميشود.همه مهر و همه عاطفهميبارد تا زمين تشنه سيراب شود.: وقتي مي آيي اسمان هوس باريدن ميكند.حسين جان.با عشقت..ميشود .با ارامش.روزها و شبها را به مهرباني به هم وصل كرد؟؟فقط با ياد نامت.؟مي توان با هيچ ساخت .مي توان صد بار هممهر باني را خدا را عشق را با لبي خندان تر از يك شاخه ياس .تفسير كرد.حسين. جان.وقتي مي ايي. من چه بگويم.كه وقتي ميايي دلم چگونه مي شود.؟؟اي مثل نگاه اسمان آبي.اي ارام بخش دلهاي عاشق.؟اي تمامي.مهرباني. باز هم بيا.؟ بيا و هميشه در همسايگي دلمان.؟ خانه كن.كمك كن تا مثل هميشه ..همه را دوست تر بداريم؟اي آيه .آيه.مهرباني؟اي مثل چشمان خدا ابي.؟اي که. قامتتهر لحظه. ناگهان در نگاهم ميرويدبيا كه مردمان اين سرزمين... تشنهءمهرباني و عاطفه اند.؟؟حسين جان.دوست دارم.تمام دقايقم مالامال از .عطر حضور تو باشد.؟؟كاش انقدر بالهاي پروازم بلند بود. كه در اسمان تو بال و پر مي گشودم.و از كرامت خوان تو دانه بر چيدم..كاش تمامي دقايقم از لبخند هاي تو سرشار بود.؟و اين ويرانه.دلم. از نگاه تو سبز؟خورشيد منديگر دلم سير است از دلهاي پا در خاك؟ان روز كه بيايي.پايان تمام دلتنگي هاي من است......................بدرود.و تاتماشاي ديگه.سرشار باشي در اين روزهاي سرشاري................................داغ تو به پيشاني دل دارم من.......کمترين. همه.
هميشه در پي آنم...که واژه را بفريبم/./
کنم به غالب شعري...نثار روح غريبم/./
گهي به آبي دريا...گهي به خشکي صحرا/./
نظر همي کنم از عشق...به آستان حبيبم/./
در اين جهان من حامي...کشم ز حنجره آهي/./
به آسمان رسد آخر...صداي امن يجيبم/./
سلام
مطالبي كه نوشتيد واقعا مفيد و لازم است ممنون از تلاش زيبايتان.
ضمنا وبلاگ روز شدنتان را تبريك مي گويم واقعا شايسته است.
موفق باشيد و التماس دعا
اللهم عجل لوليك الفرج
سلام خيلي عاليه
من از شما يه خواهش داشتم ميخواستم براي من يك لوگو بسازيد
چو من هرچي درست مي كنم نه مي دونم بايد كجا اپلودش كرد
يا خيلي بي كيفيت ميشه
خواهش مي كنم براي من يكي بسازيد يا بگيد چطوري مي تونم بسازم
مرسي
به من هم سر بزن
خوشحال مي شم
باي
سلام.
از لطف شما متشكرم.
همچنين از مديريت خوب شما در انتخاب مطالب مفيد، زيبا و سازنده در وبلاگ همسفر مهتاب قدرداني ميكنم. موفق باشيد.
مثل اينكه تبريك و تسليت با هم شد ...بخاطر انتخاب
وب شما به عنوان وبلاگ روز ...اولا تبريك ميگم ...دوما تسليت بمناسبت عاشوراي حسيني ....
ممنون از شما. در اين ايام سوگواري ما را هم دعا كنيد .
شيعيان ديگر هواي نينوا دارد حسينروي دل با کاروان کربلا دارد حسيناز حريم کعبه جدش به اشکي شست دستمروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسينميبرد در کربلا هفتاد و دو رنج عظيمبيش از اينها حرمت کوي منا دارد حسينپيش روراه ديار نيستي کافيش نيستاشک و آه عالمي هم در قفا دارد حسينبسکه محملها رود منزل به منزل با شتابکس نمي‌داند عروسي يا عزا دارد حسينرخت و ديباج حرم چون گل به تاراجش برندتا بجائي که کفن از بوريا دارد حسينبردن اهل حرم دستور بود و سر غيبورنه اين بي‌حرمتيها کي روا دارد حسينسروران،پروانگان شمع رخسارش وليچون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسينسر به تاج زين نهاده راه‌پيماي عراقمينمايد خود که عهدي با خدا دارد حسيناو وفاي عهد را با سر کند سودا وليخون به دل از کوفيان بي‌وفا دارد حسيندشمنانش بي‌امان و دوستانش بيوفابا کدامين سر کند مشکل دو تا دارد حسينسيرت آل علي با سرنوشت کربلاستهر زمان از ما يکي صورت نما دارد حسينآب خود با دشمنان تشنه قسمت ميکندعزت و آزادگي بين تا کجا دارد حسيندشمنش هم آب مي‌بندد به روي اهل بيتداروي بين با چه قومي بي‌حيا دارد حسينبعد از اينش صحنه‌ها و پرده‌ها اشکست و خوندل تماشا کن چه رنگين سينما دارد حسينساز عشق است و به دل هر زخم پيکان زخمهئيگوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسيندست آخر کز همه بيگانه شد ديدم هنوزبا دم خنجر نگاهي آشنا دارد حسينشعر گويد گوش کردم تا چه حد خواهد از خداجاي نفرين هم بلب ديدم دعا دارد حسيناشک خونين گو بيا بنشين به چشم شهريارکاندرين گوشه عزايي بي‌ريا دارد حسين
