• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : خوش بيني 2
  • نظرات : 30 خصوصي ، 47 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام بر خواهر بزرگوارم

    آرمانهاي بزرگ!! آرزوهاي بلند!!

    ياد يك روايت خيلي قشنگ افتادم. اگه اشتباه نكنم مامون دستور ميده كه بريد بگرديد و ببينيد كسي هست كه رسول اسلام رو ديده باشه؟ پيرمردي رو پيدا ميكنند كه قدرت راه رفتن نداشت و او را به محضر سلطان ميارند. مامون سئووال ميكنه كه پيامبر رو ديدي؟ حرفي از ايشون به خاطر داري؟ پيرمرد ميگه بله يكبار بچه بودم و با پدرم خدمت رسول اسلام رسيديم. ايشان فرمودند انسان پير ميشود و دو خصلت در او جوان ميگردد. طمع و آرزوهاي بلند. مامون يك كيسه پول به او ميدهد و ميگويد از مجلس خارجش كنيد. در حال خروج پيرمرد ميگويد مرا برگردانيد با سلطان كاري دارم.

    وقتي برميگردد سئوال ميكند اگر سال بعد هم بيايم و حديثي ديگر تعريف كنم باز هم به من پول ميدهي؟

    مامون ميگويد صدق رسول الله!!

    التماس دعا

    انا لله و انا اليه راجعون!