• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : بخشش
  • نظرات : 51 خصوصي ، 241 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    11   12   13   14   15    >>    >
     

    صد خانه اگر به طاعت آباد کني

    به زان نبود که خاطري شادکني

    گر بنده کني ز لطف آزادي را

    به زانکه هزار بنده آزاد کني

    سلام نرگس خانوم عزيز

    بايد بخشيد تا خدا هم ببخشه

    کس نميداند ز من جز اندکي
    وز هزاران جرم و بدفعلي يکي
    من همي آن دانم و ستار من
    جرم ها و زشتي کردار من
    هر چه کردم جمله ناکرده گرفت
    طاعت ناورده آورده گرفت
    نام من در نامه ي پاکان نوشت
    دوزخي بودم ببخشيدم بهشت
    عفو کرد آن جملگي جرم و گناه
    شد سفيدم نامه و روي سياه
    آه کردم چون رسن شد آه من
    گشت آويزان اندر چاه من
    آن رسن بگرفتم و بيرون شدم
    شاد زفت و فربه و عريون شدم
    در بن چاهي همي بودم نگون
    در دو عالم نمي‌گنجم کنون
    آفرين ها بر تو بادا اي خدا
    ناگهان کردي مرا از غم جدا
    گر سر هر موي من گردد زبان
    شکر هاي تو نيايد در بيان

    + پريسا 

    من دلم مي خواهد خانه اي داشته باشم پر دوست
    کنج هر ديوارش دوستانم بنشينند آرام
    گل بگويند و گل بشنوند
    هرکسي مي خواهد وارد خانه ي پر مهر و صفامان گردد
    شرط وارد گشتن :
    شستشوي دلهاست .
    شرط آن داشتن يک دل بي رنگ و رياست
    بر درش برگ گلي مي کوبيم
    روي آن با قلم سبز بهار مي نويسيم اي يار
    خانه ي دوست ما اينجاست
    تا که سهراب نپرسد ديگر
    خانه ي دوست کجاست .

    + پريسا 
    + پريسا 
    .
    + پريسا 

    + پريسا 

    زمين دلتنگ و مهدى بيقراراست‏

    فلك شيدا، پريشان روزگار است‏

    دلا، آديـــــــنه شد، دلبر نيـــــامد

    غـــروب انتـــظارم سرنــــــــيامد

    همه دلــــــها پر از آه و غم و درد

    همه آلاله‏ها پـــــــــــژمرده و زرد

    نفس‏ها خـــسته و در دل خموشـند

    فغانها بى‏ صدا و پرخروشــــــــند

    نه رنگى ازعدالت، نى از صداقت‏

    در و ديوار دارد نقش ظــــــلمت‏

    شده پرپر گـــــــــل مهر و محـبّت‏

    همــه دلـــــــها شده سرشار نفرت

    شده شام يتيمان، نالــــــه و اشــك‏

    برد هركــس به كاخ ديگرى رشك‏

    شده پژمـــــــرده غنچه در چمنزار

    بگشت آواره گل در كوى گـــــلزار

    نشسته ديو بر دلـــــــــــهاى خفته‏

    همه جا بذر نومــــــــــــيدى شكفته‏

    زده زنـــــــــــگارها آئين و مذهب‏

    دمى،رويىزسرورنيستيارب‏
    به اشك چشم و مهر و ماه، سوگند

    به آه و ناله دلــــــــــــــهاى دربند

    اگر نرگس زهجرت زار زاراست‏

    شقايق تا قيامت دغـــــــــدار است

    + پريسا 
    + پريسا 
    + پريسا 

    خوش به حالت كه تو بودي و قياس چهره ات در زلاليت آب و من در انبوه مانكنها غوطه ورم .

    خوش به حالت كه تو بودي و قصه هاي روزهاي بهشتي و من فقط قصه حسن كچل را بلدم از بر بخوانم .
    خوش به حالت كه تو بودي و دغدغه هابيل و قابيل ات و من استرس كنكور ارشد و كار و ؟؟؟؟‌و پول توجيبي اين ماه و اتوبوس و نمره پايان ترم و هزاران موضوع مسخره ديگر !!!
    خوش به حالت كه تو بودي دوران كودكي و من هر لحظه فقط حسرت بچگي ام را مي خورم .
    خوش به حالت كه تو بودي و آدم و خدا و من خدايم را بين شش ميليارد انسان ديگر تقسيم مي كنم .
    + پريسا 

    آي ننه حوا ، كاش مي دونستي كه چقدر به تو حسودي مي كنم !

    خوش به حالت كه در بهشت تو بودي و آدم و آدم محكوم بود بي هيچ دغدغه اي آدم تو باشد .
    خوش به حالت كه تو بودي و فقط يه ميوه ممنوعه و من در هجوم اين همه سيب و گندم و درخت ممنوعه دارم مي شكنم .
    خوش به حالت كه تو بودي و فرمانهاي خدا و من در تراكم اين همه دستور پدر و مادر و استاد و .... گيچ ميزنم .
    خوش به حالت كه تو بودي و نگاه و سجود فرشتها و من در باران نگاه هاي كوچه بازاري خيس خيس شده ام .
    خوش به حالت كه تو بودي و بهانه بي تجربگي و من آنقدر تجربه مندم كه بي بهانه .
    خوش به حالت كه تو بودي و گيسوان پران و پيچش نسيم در آن و من گره موهايم را حتي شانه هم نمي زنم .
    خوش به حالت كه تو بودي و لطافت آسمان بهشت و من با ضد آفتاب B6 لطافت مي خرم .
    + پريسا 

    سلام خاله جان. خوبيدشما ؟ به به . چه متن زيبائي . راست ميگيد بابد ببخشيم و بريم . بدون هيچ چشمداشتي. تازه اگر ما انتظارداريم خدا رو مارو ببخشه ، اولا خودمون بايد ياد بگيريم كه ديگران رو ببخشم.اميدوارم همشه و تو همه كارهات موفق باشي

     <    <<    11   12   13   14   15    >>    >