ندبههاى دلتنگى<\/h1>
كجاست آن كه - جهان - چشم به راه او دوخته تا كژى و ناراستى را راستگرداند؟
كجاست آن كه براى گسستن ريشه ستم گران آماده شده است؟
كجاست آن كه اميدها به سوى او رود تا بنياد ستم و بيداد بر كند؟
كجاست آن كه اندوخته شده تا فريضهها و سنتهاى دين را نو گرداند؟
كجاست آن كه گزيده شده تا دين و آيين را - به اصل خود - بازگرداند؟
كجاست آن كه آرزويش داريم كه قرآن و احكام آن را زنده كند؟
كجاست بُرنده شاخساران ستم و تفرقه؟
كجاست محو كننده نشانههاى كژروى و هواپرستى؟
كجاست عزيز دارنده دوستان و خواركننده دشمنان؟
كجاست آن آينه خدا كه دوستان به سويش روى آرند؟
كجاست آن رشته پيوند خورده ميان زمين و آسمان؟
كجاست آن فرمانرواى روز پيروزى و افرازنده درفش راهنمايى؟
كجاست گردآوردنده سزاوارى و خشنودى حق؟
كجاست خون خواه كشته كربلا؟
كجاست آن پيشوايى كه از جانب خدا يارى شده بر هر كه بر او دست ستم گشود و به او دروغ بست؟
كجاست آن سر گُل آفريدگان، آن نكوكار پرهيزگار؟
كجاست فرزند پيامبر مصطفى و فرزند على مرتضى و فرزند خديجه روشن رخسار و فرزند فاطمه كبرى؟
پدر و مادرم فدايت باد و خودم سپر و حامى تو باشم، اى فرزند سروران مقرّب، اى فرزند گزيدگان بزرگوار، اى فرزند رهنمايان راه يافته، اى فرزند نيكان پاكيزه، اى فرزند بزرگان زبده، اى فرزند پاكان پاكيزه، اى فرزند بزرگواران برگزيده، اى فرزند درياهاى بخشش.
اى كاش مىدانستم در كدامين خاك و سرزمينى! آيا در كوه «رَضْوى» هستى يا در جاى ديگر؟ يا در «ذى طُوى»؟
گران است بر من اين كه مردم را ببينم و تو را ديدار نكنم و از تو آواز و نجوايى نشنوم؛ بر من ناگوار است كه بلا تو را گيرد و مرا نگيرد و ناله و گلايهام از من به تو نرسد.
به جانم سوگند كه تو همان غايبى هستى كه از ما جدا نيستى؛ به جانم سوگند كه تو همان امامى هستى كه از نگاه ما - ظاهراً - دورى و در واقع دورنيستى.
كى شود كه پرچم پيروزى برافرازى و ما تو را ببينيم و تو ما را؟
كى شود كه ما گرداگرد تو فراهم شويم و توپيشواى مردم شوى و زمين را از عدل پركنى؟
كى شود كه ريشه بيدادگران را از بيخ و بن براندازى و ما از سر شادمانى و سپاس بگوييم: ستايش از آن خداوندى است كه پروردگار جهانيان است.
خداوند! درود فرست بر او برترين و كاملترين و تمامترين و با دوامترين و بيشترين و فراوانترين درودها را كه بر احدى از برگزيدگان و ستودگان خلقت نفرستادهاى؛ و درود فرست بر او، درودى بىشمار و بىپايان و بىانتها.
خداوندا! حق را به واسطه امام زمان«عج» بر پاى دار و باطل را به وسيله او برانداز و دوستان خود را به پيشوايى او به دولت رسان و دشمنان خود را به وسيله او خوار و زار ساز.
خداوندا! ميان ما و او پيوندى برقرار كن كه سرانجام، ما را به مصاحبت با پدرانش رساند و ما را از كسانى قرار ده كه به دامن آنان چنگ زده و در سايه ولايت آنان آرميدهاند. اى مهربانترينِ مهربانان!