” … اين نميشود: نياکان ما در گذشته چنين ميکردند، ما هم چنين ميکنيم. چهارشنبهي آخر سال ميشود آخر سال شمسي، چهارشنبهي آخر اسفند ميشود. بسياري از خانوادهها که بايد بگيم: خانوادههاي احمقها، بسياري از خانوادههاي احمقها، د يالا، آتشي روشن ميکنند، هيزمي روشن ميکنند؛ بعد آدمهاي سرومروگنده با اين هيکلهاي نمدونم چنين و چنين، از روي آتش ميپرند؛ “اي آتش زردي من از تو، سرخي تو از من” اين چقدر حماقت است. خب چرا چنين ميکنيد؟! ـ آقا اين يک سنتيست مال ما مردم از قديم پدران ما چنين ميکردند. قرآن ميگه: “اَولو كان آبائهم لايعقلون شيئاً …” اگر هم پدران و گذشتهتون چنين کاري ميکردند، شما وقتي ميبينيد يه کار احمقانه است و دليل خريت پدران شما است؛ روشو بپوشيد. چرا دومرتبه اين سند حماقت را هي سال به سال تجديد ميکنيد. اين فقط يک سند حماقت است. که هي کوشش ميکنيد که اين سند حماقت را هميشه زنده نگهش داريد. ماييم که چنين پدر و مادرهاي احمقي داشته ايم. “اَولو كان آبائهم لايعقلون شيئاً …” از طرف ديگر، قرآن نميگويد: “هرچه که سنت است، پس بايد در هم کوبيد و هر چه که نو است، نوگرايي …” يه عده هم ميگند: “نوگرايي” اين چهطور؟! نوگرايي هم درست نيست …”
http://www.bazgasht.net/
سلام خوبي نرگس جان ؟شرمنده كه دير بهتون سر مي زنم..وبلاگ بسيار زيباي داري من كتابهاي شجاعي رو خيلي دوست دارم مخصوصا كتاب دست به دعا چشم اميد اگر نخونديش حتما بگير بخون..اين كتابو ابجي ماري برام گرفت كتاب خيلي خوبي..ابجي ماري رو فكر كنم بشناسيش اره توي حريم دل مي نويسه...........
گلدسته ها را بالاتر نبريد !هرقدر كه بالا برويدبار هم دستتان به خدا نميرسداما منخدايي را ميشناسمكه در حياط خانه مانشاه پسند ميروياندو در مزارعبا گندمها و پاييززرد ميشود.من، پيرزني را ميشناسمكه گمان ميكندخدادر سجاده اش جا ميشود.هرقدر كه بالا برويددستتان به خدا نخواهد رسيدالتماس دعا
علي
بسم الله الرحمن الرحيم
جسارت وتوهين به ساحت مقدس شهداي گمنام را كه توسط عده اي خود فروش در دانشگاه شريف انجام شده محكوم نموده واز در گاه ايزد يكتا آرزوي نابودي اين گونه افراد را مسئلت دارم.
اسلام عليك يا ابا عبدالله الحسين ص
با سلام
وبلاگ جالب و مفيدي داريد - تبريك ميگم
اگر تمايل دارسد با هم تبادل لينك كنيم
موفق باشيد
زواري