وقتي يه چيز خيلي بزرگ مي بيني مي
گي يا علي .
وقتي مي خواي پاشي اسمشو به
زبون مياري .
به نام خدا
ما و علي (ع)
وقتي اسمشو مي شنوي تنت مي لرزه .
بسم رب المهدي
ياعلي گفتيم و عشق آغاز شد
دوست خوبم سلام
ممنونم سر زديد
ياعلي
بسم الله الغفار الستار و هو الرحمن الرحيم
سلام و عرض ادب و احترام:
باور کنيد که من فراموش نکردم کسي رو اما فرصت حضورم کمتر شده و يا حداقل از کامنت گذاشتن پرهيز ميکنم وگرنه کمابيش در فرصتهاي پيش آمده به وبلاگهاي دوستان سر ميزنم و از مطالبشون استفاده ميکنم.
ممنون که جواب داديد اما احيانا جسارت نشده باشه ، من جواب سوال رو ميدونستم ، اين رو نوشتم به صورت سوالي تا دوستاني که متن زيباي شما رو ميخونند ، در ادامه داستان کنجکاو بشند و دنبال جواب اين سوال برند و ......
باز هم ممنون از لطفتون
خدايا چنان كن سرانجام كار
تو خشنود باشي و ما رستگار
التماس دعا
يا علي
از اينكه اسم وبلاگ من هم در ليست دوستان شما باشد خوشحال مي شوم اگر اجازه دهيد منهم شما را در ليست دوستان اضافه كنم
برادر ديني شما التماس دعا
يا حق
با سلام و تشکر از حضور گرم و کامنت پر محتوا ي مورخ 29-11-84 .باور کنيد خيلي سعي کردم جوابي پيدا کنم اما نتونستم . فقط به اين نتيجه رسيدم که من از رنگها " مو و ابرو " را ديده بودم و شما " پيچش مو و اشارتهاي ابرو " را . از اشارات شما خود حديث مفصل خواندم .مي دوني حرف ِ من اينه که : همه مون بي اثر شديم . مثل ِ خودکاري که جوهرش تموم شده ، احساسمون هم تموم شده .امروزه رنگها اثر خودشونو از دست دادن . هر روز سفيدي به سياهي شبيه تر ميشه و سياهي با تصاويري مبهم به اشتباه گرفته مي شه .نمي دونم شايد اين نفس ِ خودمونه که سياه و مبهم شده و باعث شده احساس ، قدرت ِ عظيم محبت کردن ، دوست داشتن ، مهربون بودن را فراموش کنيم.کاش مي تونستيم بي رنگ و پاک مثل آب بمونيم . اما افسوس که زندگيمون هزار رنگه و دست هامون آلوده ي ِ به رنگها شدن .10-12-84
راز دل با تو چه گويم که تو خود راز دليدانه و لانه و بال و پَر و پرواز دلي
سلام دوست گرامي ....خدمت رسيدم که بگم وبلاگ به روز شده .قدم رنجه بفرماييد . درخدمتيم .التماس دعايا حق
زمانه بر سر جنگ است يا علي مدديمدد ز غير تو ننگ است يا علي مددي