اي علي نام تو و داغ تو را در سينه دارم
من به لوح سينه درد آشنا ، نقش تو كندم
هر دم آهنگ علي برخيزد از ناي وجودم
اي يلي بشنو نواي عشق را از بند بندم
***
رزم را يكتا سواري ، فتح را تنها اميدي
هان! توئي شير خدا سر حلقه شمشير زن ها
عدل را نيكو پناهي ، رحم را تنها نشاني
هان! توئي يار يتيمان ، ياور بيت الحزن ها
***
هر چه خواندم از علي سرمايه توحيد من شد
من به نور شاه مردان يافتم راه خدا را
مكتب پيغمبران را او معلم بود و من هم
در جمال پاك او ديدم جمال انبيا را
***
هيچگه در آفرينش بي علي سيري نكردم
من به نور صبحگاهي ديده ام نور علي را
از خدا هرگز ندانستم جدا او را كه ديدم
روز و شب در گردش چرخ زمان دست ولي را
***
داستان پهلوانان را بسي خواندم وليكن
زورمندان را نباشد رسم و راه مهرباني
جز علي شير خدا كس را ندانم كز سر مهر
اشك ريزد بر يتيمان در شكوه پهلواني
***
روزها شير خدا بود و دل مردم نوازش
شام ها اندوه مردم بود و چشم اشكبارش