سوي بازار تو گشتم گل نرگس که خريدار تو گشتم گل نرگس
من که هستم که به باغ تو نشستم خار گلزار تو گشتم گل نرگس
تويي و لحظه عاشق شدن من چه شده يار تو گشتم گل نرگس
از همان لحظه که ديدم گل رويت که خريدار تو گشتم گل نرگس
تا نگاهت به من افتاد شکستم زرد و بيمار تو گشتم گل نرگس
سلام نرگس عزيزم
3 روزه كه ميام تا يه نظر بدم اما هر بار دي سي ميشم و نيومده از نت مي پرم بيرون همش شده برام دردسر ...خدايا ...حتي دنياي مجازي ام هم منو نمي خواد ....عزيزم منو ببخش كه دير اومدم ولي اميدوارم كه تا اينجا كه امشب رسيدم بتونم كه يادگاري برات بذارم . مهربونم دلتنگ ديروزهاي خوبم هستم و اسير ه امروزم با همه ي تلخي اش و دلواپس فردام ....چه خواهد شد ؟؟؟؟؟؟؟؟
بيا تا هميشه سرزمين آبيمان ميعادگاهمان باشه و بهار عزيز ملكه ي دلهامون تا برسيم به سزار عزيز
روحش شاد ....
مهربونم
غلط هاي املايي ام رو ........
بدرود مهربونم
سلام آبجي
راستش من هم تا وقتي كه عاشق نشده بودم ...
اما :
عشق چيزيه كه تا عاشق نشي دركش نمي كني و وقتي كه عاشق شدي نمي توني وصفش كني