• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : انا انرلناه في ليله الفدر - فزت برب الكعبه
  • نظرات : 33 خصوصي ، 343 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    دستم ميلرزد روحم ميترسد مثل هميشه ولي امروز آرامم و ميلرزم و ميترسم مثل يک مرداب گنديده .......

    سايه شومي در دلم مرا حکم به بي وجدان شدنم کرد

    روح ناپاکي دلم را از خودم ربود و من حالا ميترسم از خودم که چه گناهي کردم و نميدانم تاوانش چيست ؟

    نگاهم دلش ميخواهد پنهان بشود و کسي او را هيچ نشناسد و هيچ نداند کيست

    دستم ميلرزد دلم ميهراسد ......

    موسيقي متن دلم غمگين ترين آواز امروزم شده است .

    نميدانم چه کنم

    نميدانم چگونه بايد از نگاه خودم بگريزم

    نميدانم من هيچ نميدانم مثل هميشه .........

    ديگر کسي نميداند من هم بودم و هستم و نميبينند مرا ولي نه همه خيره شدند به دستانم که ميلرزند

    نکند گمان واهي بکنند .........

    من از خودم ميلرزم و مي ترسم