اي خورشيد محبت بسوزان بنياده جنگ و کينه ها را...........
آي آدمها بيايد بشويد گرد و غباره سينه ها را ..
اين همه حرص و طمع براي چي??!!
آخه اين دنيا مگه براي کيست!!
شاهان همه رفتن کاخها بجامانده
شاه و گدا مردند دنيا بجا مانده.......
مهتـــــاب عــــــشق بتـــــــاب
بــــــاران عـــــــشق ببــــــــار
چه کسي با خود برده ذره اي از مال دنيا را !!
چه کسي پيمان بسته که ببينه صبح فردا را!!
وقتي آدم يه روزي فنا ميشــــــــه
مي ميره روح از بدن جدا ميشه
پس ديگه جنگ و جدال واسه چيه !!
اونيکه مونده تو اين دنيا کيه !!!!
انسان چرا وقتي که به قدرتي ميرسه
خودش رو گم ميکنه اين همه ظلم ميکنه !!!!
اين عمر کوتاه ما تموم ميشه يه روزي
طعم خاک ميشويم نيستو هلاک ميشويم
شاهان همه رفتن کاخها بجا مانده
شاه وگدا مردند دنيا بجا مانده
مهتـــــاب عــــــشق بتـــــــاب
بــــــاران عـــــــشق ببــــــــار
خداي توانا
فرا خوانده ما را
بسوي آدميت به نور حقيقت
خداوند عاشق فرا خوانده ما را
به عشق و محبت نه بر خشم و نفرت.......
ما همه از خاکيم دوباره بر خاکيم
نه باقي مطلق و نه بام افلاکيم
شاهان همه رفتن کاخها بجامانده
شاه وگدا مردند دنيا بجا مانده
مهتـــــاب عــــــشق بتـــــــاب
بــــــاران عـــــــشق ببــــــــار-------