• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : مژده اي دل كه مسيحا نفسي ميآيد
  • نظرات : 12 خصوصي ، 239 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    دوباره در شب جمعه اي ديگر دلم براي تو مي نالد.
    نمي داني چقدر درد است درون سينه ام اكنون.
    شب جمعه است دلم تنگ است
    و شب، در انتظار معشوق دلتنگ است.
    نمي دانم
    چه هنگامي تو مي آيي،
    در آن هنگامه پر نور،
    خواهم بود آيا من؟؟؟
    نمي دانم !!
    خدا را بارها با ذكر مي گويم،
    سر سجاده با تسبيح مي خوانم
    كمك كن تا اگر بودم،
    باشم ،

    به همراه مولايم،
    به همراهش،
    درون جاده اي پر مهتاب
    گام بر دارم.
    خدايا
    مدد كن
    تا اگر بودم ،
    باشم ،

    به دنبال قدم هاي پر نورش گام بر دارم،
    ببوسم خاك پايش را،
    ...
    خدايا
    مدد كن
    تا اگر بودم
    باشم.