• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : زمزمه اي با دوست
  • نظرات : 60 خصوصي ، 301 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    11   12   13   14   15    >>    >
     
    سلام نرگس خانم...واقعا هميشه لطف شما شامل حال من بوده...امدم حال شما را بپرسم و يه تشكر محصوص هم از شما بكنم به خاطر كامنتهاي زيبايي كه ساحل ارامش را مزين و منور ميكنه...شاد باشي عزيز دلم و خداوند نگه دار شما باشه...سعادت و شادابي شما منتهاي ارزوي منست
    + سوگند 

    باز سلام

    اينهم تقديمت

    غروب گنجشک به ماه گفت:
    "من آزادم و عاشقت هستم اما
    تو خيلي زيبايي و خيلي دور
    ميدانم هر چه پرواز کنم به تو نمي رسم "
    از لب برکه پريد و کنار فانوس کهنه کلبه نشست که-قرار بود-روشن شود
    * * * *
    ماه حرف هاي دلش فراوان بود ماه دلش عجيب گرفته بود
    ماه آن شب
    باز هم زيبا تر شده بود. (مسعود کرمي)

    دلت شاد-سوگند

    سلام خيلي ممنون مرسي كه منو ياد كردي و خبر بروز كردنتو بهم دادي ........... من هم ماه رجب و اعياد ماه رجب رو بهتون تبريك ميگم و دعا ميكنم كه چشمون تو اين ماه به جمال آقا امام زمان روشن بشه ان شاء الله

    + سوگند 

    سلام

    گل خوشبو وقشنگم.تولد امام بر شما خوب و عزيز مبارك باد .

    تقديم به دل پاكت

    در چيني دلم ريشه کرده بودي
    ذره ذره ترک برداشت
    شکستيش!صداش را همه شنيدند
    --:چي بود گلم؟
    -:هيچي مامان فچي ميدونم.گلدون مثلا.
    --:قضا بلا بود.غصه نخوريا.فداي سرت.
    من هم همان که مادرم.....
    ....(دلم فداي سرت)

    (مسعود كريمي)

    خدا كنه هيچوقت چيني دلت ترك بر نداره-سوگند

    نام مبارک امام پنجم محمد بود. لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است، بدين جهت که: درياي دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت. القاب ديگري مانند شاکر و صابر و هادي نيز براي آن حضرت ذکر کرده اند که هريک باز گوينده صفتي از صفات آن امام بزرگوار بوده است.
    کنيه امام "ابو جعفر" بود. مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبي (ع) است. بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن (ع) و از سوي پدر به امام حسين (ع) مي رسيد. پدرش حضرت سيدالساجدين، امام زين العابدين، علي بن الحسين (ع) است . تولد حضرت باقر (ع) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57 هجري در مدينه اتفاق افتاد.

    در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سيد الشهداء کودکي بود که به چهارمين بهار زندگيش نزديک مي شد. دوران امامت امام محمد باقر (ع) از سال 95 هجري که سال شهادت امام زين العابدين (ع) است آغاز شد و تا سال 114 هجري يعني مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است. در دوره امامت امام محمد باقر (ع) و فرزندش امام جعفر صادق (ع) مسائلي مانند انقراض امويان و بر سر کار آمدن عباسيان و پيدا شدن مشاجرات سياسي و ظهور سرداران و مدعياني مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراساني و ديگران مطرح است، ترجمه کتابهاي فلسفي و مجادلات کلامي در اين دوره پيش مي آيد، و عده اي از مشايخ صوفيه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پيدا مي شوند. قاضيها و متکلماني به دلخواه مقامات رسمي و صاحب قدرتان پديد مي آيند و فقه و قضاء و عقايد و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسير مي نمايد و تعليمات قرآني - به ويژه مسأله امامت و ولايت را، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا، افکار بسياري از حق طلبان را به حقانيت آل علي (ع) متوجه کرده بود و پرده از چهره زشت ستمکاران اموي و دين به دنيا فروشان برگرفته بود، به انحراف مي کشاندند و احاديث نبوي را در بوته فراموشي قرار مي دادند. برخي نيز احاديثي به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و يا مشغول جعل بودند و يا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون مي نمودند. اينها عواملي بود بسيار خطرناک که بايد حافظان و نگهبانان دين در برابر آنها بايستند. بدين جهت امام محمد باقر (ع) و پس از وي امام جعفر صادق (ع) از موقعيت مساعد روزگار سياسي، براي نشر تعليمات اصيل اسلامي و معارف حقه بهره جستند و دانشگاه تشيع و علوم اسلامي را پايه ريزي نمودند. زيرا اين امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقيقي تعليمات پيامبر (ص) و ناموس و قانون عدالت بودند و مي بايست به تربيت شاگرداني عالم و عامل و ياراني شايسته و فداکار اهتمام مي ورزيدند، و فقه آل محمد (ص) را جمع و تدوين و تدريس کنند. به همين جهت محضر امام باقر (ع) مرکز علماء و دانشمندان و راويان حديث و خطيبان و شاعران بنام بود.

    دانش امام باقر عليه السلام نيز همانند ديگر امامان از سر چشمه‏ وحى بود، آنان آموزگارى نداشتند و در مكتب بشرى درس نخوانده بودند، «جابر بن عبد الله‏» نزد امام باقر (ع) مى‏آمد و از آنحضرت دانش فرا مى‏گرفت و به آن گرامى مكرر عرض مى‏كرد: اى شكافنده علوم! گواهى مى‏دهم تو در كودكى از دانشى خداداد برخوردارى.

    در مکتب تربيتي امام باقر (ع) علم و فضيلت به مردم آموخته مي شد. ابوجعفر امام محمد باقر (ع) متولي صدقات حضرت رسول (ص) و اميرالمؤمنين (ع) و پدر و جد خود بود و اين صدقات را بر بني هاشم و مساکين و نيازمندان تقسيم مي کرد، و اداره آنها را از جهت مالي به عهده داشت. امام باقر (ع) داراي خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامي بود. سيرت و صورتش ستوده بود. پيوسته لباس تميز مي پوشيد. در کمال وقار و شکوه حرکت مي فرمود.

    امام پنجم (ع) بسيار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود. با همه اصحاب مصافحه مي کرد و ديگران را نيز بدين کار تشويق مي فرمود

    ميلاد امام محمد باقر بر شما مبارك باد

    شكسته نفسي مي فرمائيد شما ..

    من يه آدم معمولي هشتم كه ميام اينجا كامنت ميذارم

    ساده . معمولي و بي پيرايه.

    شعرهاي انتخابي شما

    هميشه برام لذت بخش بوده نرگس خانم ..

    ممنون از لطف شما ...

    اين عكسها هم قابل شما و نداره

    سلام

    وبلاگ واقعا زيبا بود.......مطلب آخر هم خيلي عالي بود ....

    واقعا دستتون در نكنه....مممنون.....

    يا علي يا زهرا

    سلام ابجي.ميلاد پر بركت امام محمدباقر(ع)به شما و همه مسلمونها تبريك و تهنيت عرض ميكنم...پاينده باشيد و شاد

    ميلاد امام محمد باقر عليه السلام و فرارسيدن ماه رجب مبارك باد.

    يا علي مددي

    + غم زمانه 

    ديشب دوباره خواب ديدم

    دنيا چنان يك بوستان شد

    بر قلب پر اندوه مردم

    شادي دوباره ميهمان شد

    ديشب دوباره خواب ديدم

    پروانه‌ها را پونه‌ها را

    در خواب ديدم مي‌دوم من

    بو مي‌كشم بابونه‌ها را

    ديشب دوباره خواب ديدم

    آقايمان مهدي رسيده

    ديدم كه ايران لاله‌زار است

    رنگ از رخ دشمن پريده

    وقتي براي مادر امروز

    تعريف كردم خواب خود را

    آرام مادر گريه مي‌كرد

    مي‌گفت عجل يابن زهرا

    + غم زمانه 

    نمانده است ز غيرت جوي اثر بر دوش

    زمين شكسته و خشكيده هر چه سر بر دوش

    شكوه پرچم سبزي غريب مي‌لرزد

    و رنگ خم گرفته‌ست بال و پر بر دوش

    چه سالها دل شب را جنازه مي‌برديم

    اگر كشانده، اگر روي دست اگر بر دوش

    چه سالها كه نشستيم بي تو در باران

    شكسته، خسته، غم آلوده دل، سفر بر دوش

    شكوه سبز! سپيده! مسافر شرقي!

    بهار صبح به دستان بيا سحر بر دوش

    هلا هلا به در و دشت و كوه پيچيده‌ست

    چه پر شكوه درفش و نشان ‌خبر بر دوش

    دگر ز كعبه خدايان خويش را ببريد

    كه آمده‌ست پيمبرترين تبر بر دوش

     <    <<    11   12   13   14   15    >>    >