• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : يك خزان ديگري بي تو گذشت !
  • نظرات : 11 خصوصي ، 193 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
     
    سلام نرگسم ... سلام عزيزكم ... فداي دلتنگي هات ... فداي اشكهاي زلالت ... اگه بدوني ديشب با اشكهات با دلم چيكار كردي ... نازنينم غصه نخور ... ميدونم حرفم شايد خنده دار باشه ولي زمونه حداقل به من يكي ثابت كرده هميشه اونطوري هم كه فكر ميكنيم و آرزوش رو داريم نيست ... به قول مهربونم هميشه تو شرايط دشوار زندگي خودش رو بهمون نشون ميده و بهمون ميفهمونه كه ما كاره اي نيستيم و بايد مطيع سرنوشت باشيم ... عزيزكم نذار با ناراحتيت اونجا عذاب بكشه ... خودت كه ميدوني چقدر دوستت داره پس سعي كن با شادي و موفقيتت روحش رو شاد كني ... .
    na na en ahango bar nadariaaaaaaaaaa man roozi chand bar miam gooshe4sh migiram baresjhh nadari narges
    پاسخ

    سلام .اين مرثيه سوزناك رو من نذاشتم . مديريت محترم وبلاگ بني آدم- داداش مهدي بزرگوارم گذاشتند و من به احترام ايشون و همينطور در خواست شما تا آخر اين پست برش نميدارم
    گر چه سپهر ماها
    ديگه شعر نمي خونه
    مي خوام بگم که راهش
    بازم زنده مي مونه
    _
    اتل متل يه دنيا پر
    از زشتي و فحشا
    يه سيدي از خمين
    کرد اون و شهر گل ها
    _
    اتل متل جوونا
    که مثل پروانه ها
    دور شمع وجودش
    پر مي زدن اون روزا
    پاسخ

    الان چي ميتونم بگم . راستي چي ميشه در مقابل اينهمه بي وفائي ما آدمها گفت؟؟؟زخم دل سپهرها زخم دشنه دشمن نيست . زخم جفاي دوسته . زخم نامردمي مردمان ، زخم فراموش شدنبال شكسته كبوتران ، به تمسخر گرفته شدن عاشقي لاله ها ، زهرخند بر حال پريشان دلدادگي سوته دلان ، پشت كردن به خوبيها ، ارزشها ، اخلاقيات ، گم شدن راه سبز شهدا ، .......................گريه مي كنم به حال خودمون ، به عاقبت خودمون ، به سنگ شدن دلهامون ، گريه مي كنم براي روز حساب ، براي آن روزي كه بايد به چشمهاي معصوم شهدا نگاه كنيم و بگويم بعد ازشما چه كرديم ؟؟؟؟با امانت شما چه كرديم ؟؟؟؟ با يادگاران شما چه كرديم ؟؟؟؟؟؟؟
    اتل متل يه شاعر
    که سکته کرد و جون داد
    با حرفي که آقا گفت
    کي خوام بگم که خون داد
    _
    اتل متل يه شاعر
    اون که شفا گرفته
    از سه نفر يه باره
    همون شفا گرفته
    _
    اتل متل يه شاعر
    با ذکر نرگس و ياس
    رسيد به وصل حسين(عليه السلام)
    رسي به وصل عباس(عليه السلام)
    _
    ولادت حسين(عليه السلام) بود
    بسته شد اون چشم پاک
    ولادت سقا بود
    دفن شدش زير خاک
    چنت ماه پيش شنيدم
    شاعر ما _بيماره
    به کمک و دعاي
    ما ها نياز داره
    _
    تا اين که بيرون بياد
    شعر بخونه دوباره
    بازم براي ما ها
    اتل متل بياره

    اتل متل يه شاعر
    مي گف شفا مي گيرم
    من از حضرت زهرا(سلام الله عليها)
    يه روز دوا مي گيرم
    _
    اتل متل يه شاعر
    که ديگه بين ما نيست
    توي درس محبت
    نمره ي اون شده بيست
    _
    آقا مي گفت_ که کم نيست
    اين از کار شهيدا
    گسي زنده بداره
    نام و يادي از اون ها
    هزار هزار شيميايي
    هزار مجروح اعصاب
    هزار شهيد گمنام
    هزار تا آدم خواب
    _
    هزار هزاران‌ پدر
    هزار هزار تا مادر
    هزار تا ديده به راه
    هزار هزار تا همسر
    _
    هزار هزار پرستو
    هزار هزار شقايق
    هزار هزار پرنده
    هزار هزار تا عاشق
    _
    هزار هزار ناسپاس
    هزار هزار باصفا
    هزار تا زخم زبون
    هزار تا مهر و وفا
    _
    شاعر قصه ي ما
    با اون قلب شکسته
    قلبي که مشکل داره
    تو آي سي يو نشسته
    اتل متل يه شاعر
    ضد ثموده و عاد
    راوي يک حماسه
    مثل حضرت سجاد
    _
    همون که شام و کوفه
    شور و غوغا به پا کرد
    با خطبه هاش اون جاها
    عالمو کربلا کرد
    _
    شاعر قصه ي ما
    اون شاعر_ شهيدا
    پرستو شده حالا
    جماعت بچه ها
    _
    چن ماه پيش مي گفتن
    بستري و بيماره
    مدتيه شاعرِ
    ما کليه نداره
    شاعر قصه ي ما
    ابوالفضل سپهره
    هموني که باني
    اتل متل تو شعره
    _
    اتل متل يه بابا...
    اتل متل راحله...
    اتل متل يه مادر...
    اتل متل يه جعبه...

    يه موقعي با شعراش
    شور و غوغا به پا کرد
    ياد هزار تا مجروح
    يادي ز لاله ها کرد
    _
    ياد اونا که رفتن
    تو ذهن بچه ها کرد
    ناله ز بي مهريِ
    مردم و با اون ها کرد
    _
    شور توي دل ها انداخت
    با لحن بچه گونه
    به ياد ما ها انداخت
    بي مهري زمونه
    اتل متل يه شاعر
    مهربون و با صفا
    هميشه مي نويسه
    اون براي بچه ها
    _
    اتل متل يه شاعر
    که درد جبهه داره
    اتل متل مي خونه
    قصّه داره دوباره
    _
    اتل متل يه شاعر
    ضد ثموده و عاد
    راوي يک حماسه
    مثل حضرت سجاد
    _
    همون که شام و کوفه
    شور و غوغا به پا کرد
    با خطبه هاش اون جاها
    عالمو کربلا کرد
    اسم خداي رحمان
    اول قصّه ي ماست
    قصّه ي قصّه گوي
    قصّه هاي غصّه هاست
    _
    اتل متل يه شاعر،
    پر از شوره و احساس
    قصّه مي گه ز نرگس
    قصّه اي از گل ياس

    سلام ابجي نرگس خوبي

    تورو خدا اين چه شعريه گذاشتي دلم مي گيره نمي تونم برات چيزي بنوسم

    بهم قول بده برش داري..اگه اعتباري پيشتون دارم نذار كه قسمتون بدماااااااااااااااااااااا

    هميشه به يادشون باش ولي اين طور هم خودتو ن رو هم اونو اذيت مي كنيد..تا اين اهنگ رو برنداريد نمي يام پيش ابجي

    پاسخ

    سلام . برادر گرامي متاسفم كه اين مرثيه سوزناك كه شرح حال و روز منه در اين ايام اينهمه موجب ناراحتي شما شده. من نميتونم برش دارم . چون هديه ارزشمند برادر بزرگوارم آقا مهدي هست . ازتون خواهش مي كنم اين چندروز كه تا ماه مبارك رمضان مونده و من اون زمان اپديت مي كنم تحمل كنيد.
    ba salam man baraye behtar kardane weblogam az shoma lahnemay mikham age momkene va be man komak konin mamnoonetoon misham bye
    javabe peyghame shoma ro dar webloge khod dadam moafagh bashin

    سلام نرگس جونم من را فراموش كردي الان انلاين شدم براي پروژم دلم تنگوليد

    اومدم گلم فردا هم شايد اپ کنم به همه سلام برسوننننن عکس بالاي وبلاگم هم عوض کردم ديگه بوسسسسس باي
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >