• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : ميلاد مولود كعبه
  • نظرات : 23 خصوصي ، 259 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
     

    سلام خواهر خوبم وقت شما به خير و خوشي. بسيار سپاسگزارم از شما كه با عطر گل نرگس رايحه خوشي را در دهكده عاشقان از خود بر جاي مي گذاري و من از اين عطر خوش هميشه به خود مي باليم كه باز هم عطر گل نرگس در اين دهكده اومده و باز هم خواهد آمد.

    سپاسگزارم فرهاد

    سلام آبجي نرگس همين الان يه پست تو وبلاگم نوشتم . راستي من امشب هستما اگه تونستي بيا فعلا خدانگهدار.
    سلام .... نامش همواره بر اوج است و شناخت ما از او .....؟ .........../ ماري

    اين راهه پر پيچ و خم به آخرش رسيده.
    التهاب لحظه هام به انتها رسيده.
    جنگيدن با احساس انگاري خيلي سخته.
    اما به جاش درد و غم به آخرش رسيده.
    براي من هميشه سکوت تو سئوال بود.
    اما حالا اين روزا به پاسخش رسيده.
    گنگيه احساسه تو وجودمو عذاب داد.
    آرامش که امروز به قلب من رسيده.
    گريه هاي شبونه روحم و بي تاب ميکرد.
    خدارو شکر که امروز غصه به سر رسيده.

    ((سايه ا ي ديگر ))

    آن مرد خوشباور که با هر گريه. مي گرئيد .با هر خنده مي خنديد

    مردي کهن . با سايه اي ديرين

    نوميدواري دشنه در قلبش فرو برده است

    اينک به زير سايه ديوار غم . مرده است

    از قالب پوسيده ناساز او امروز

    مردي برخاسته از سنگ

    با نام ديرين .ليک در سر منزلي ديگر

    مردي که باور ميکند از چشم خود تنها

    مردي که مي خندد چو مي گريند . مي گريد چو ميخندند

    مردي ديگر . با سايه اي ديگر . با دلي ديگر

    ...(محمد زهري ) ...///

    سلام دوست عزيز.... از محبت شما ممنونم ... مهرتان افزون ..خوش زي...مهر ورزو ..شاد زي...~

    نميدونم گرفتار هستم يا دچار ...

    بگذريم.

    نميدونم اسير هستم يا زندوني .... بگذريم.

    نميدونم خودم هستم يا خيال .... بگذريم.

    نميدونم فراموش کردنيه يا به خاطر موندني .... بگذريم.

    نميدونم تنها مونده يا تنها بودن ....

    بگذريم.

    نميدونم سکوته يا ساکت بودن ... بگذريم.

    نميدونم دوست دارم يا دوست داشته شدم ... بگذريم ....

    راهي براي گذر نيست ... بايد ماند و تماشا کرد ...

    بايد ماند و ادامه داد ... بايد ماند و .... فقط بايد ماند ...

    شايد پوسيدني در راه است ... بيا اينبار هم بگذريم.~

    تنهايي مي آيد ... مي نشيند و ساعتهايم را مي بلعد ... چنان با احتياط كه حتي ثانيه اي توقف نمي كند ... هميشه گمشده اي داريم ... و ميان آنچه كه نيست و ما گمشده هستيم ... براي آنچه كه هست و دست هاي تهي از محبتي كه هنوز براي آنچه كه نيست هميشه خالي ..خالي است ...! .. چقدر دلتنگي از ميان ثانيه هامان پيداست ....!~
    کودکيم را در لابه لاي خاطراتم گم کرده ام نميدانم شايد اصلا کودک نبوده ام .. نميدانم شايد مسن تر بودم .. که به دنيا آمدم .. نميدانم شايد ... کودکي ام در پس اين روز باشد ... ~
    سلام آبجي نرگس
    فقط اومدم يه حالي بپرسم
    خوبي ايشالا
    ميگم حالا که داداشت سايت زده
    تو هم يه آستيني بالا بزن
    واسه خودت
    سايت بزن
    + ياران عشق ..... 
    + ياران عشق ..... 
    salamo dorod be shoma .... mazerat ke dir omadam ... omidvaram age az man delkhori darin be mehrabonio gozashte khodeton bebakhshin ... chon age del tireh basheh adam donyaro tireh mibine ... ba arezoye saadato khoshbakhtiye shoma ... khoda negahdareton . farhad..

    بفرماييد گلم ديگه امري نيست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    قربون تو برم بده ماچو بياد ابجييييييييييي كه ما رفتيم

     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >