آه مي كشم تو را با تمام انتظار
پرشكوفه كن مرا ، اي كرامت بهار
در رهت به انتظار،صف به صف نشسته اند
كارواني از شهيد ، كارواني از بهار
اي بهار مهربان ، در مسير كاروان
گل بپاش و گل بپاش ، گل بكار و گل بكار
بر سرم نمي كشي دست مهر اگر ، مَكِش
تشنه محبتند لاله هاي داغدار
دسته دسته گم شدند مهره هاي بي نشان
تشنه تشنه سوختند ، نخلهاي روزه دار
مي رسد بهار و من بي شكوفه ام هنوز
آفتاب من بتاب ، مهربان من ببار !
عليرضا قزوه