وبلاگ :
همسفرمهتاب
يادداشت :
ساقيا آمدن عيد مبارك بادت
نظرات :
18
خصوصي ،
105
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پريسا
من به تو گفتم که از پس هر معرفتي، معرفت ديگري است،
و پرسيدمت که آيا مي خواهي تا ابد به اين معرفت بسنده کني؟
تو اما بي قرار معرفتي ديگر بودي. و آنگاه به يادت آوردم که هر معرفت ديگر در پي هزار رنج ديگر است. و تو براي معرفتي نو به ايماني نو محتاجي. اما ميان معرفت نو و ايمان نو ، فاصله اي تلخ و سرد است که نامش زمستان است.فاصله اي که در آن بايد خلوت و تامل و تدبير را به تجربه بنشيني،
صبوري و سکوت و سنگيني را. و تو پذيرفتي.
اما حال وقت آن است که از زمستان خود به در آيي و دوباره ايمان بياوري و آنچه را از زمستان آموختي در ايمان تازه ات به کار بري. زيرا که ماندن در اين سکوت و سنگيني رسم ايمان نيست، ايمان شکفتگي و شور و شادماني است. ايمان زندگي است
پس ايمان بياور، اي زمين عزيز !
و زمين ايمان آورد و جهان گرم شد. زمين ايمان آورد و جهان سبز شد. زمين ايمان آورد و جهان به شور و شکفتگي و شادماني رسيد.
نام ايمان تازه زمين، بهار بود.
" عرفان نظرآهاري"