• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : ختم قران- اربعين سالار شهيدان
  • نظرات : 57 خصوصي ، 50 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + پريسا 

    حضرت در مكه دو نامه نوشته‌اند، يكي به رؤساي بصره و يكي ديگر به رؤساي كوفه. در نامه حضرت به رؤساي بصره اينگونه آمده است:
    «من مي‌خواهم بدعت را از بين ببرم، سنت را احياء كنم،‌ زيرا سنت را ميرانده‌اند و بدعت را زنده كرده‌اند. اگر دنبال من آمديد راه راست با من است، يعني مي‌خواهم همان تكليف را انجام دهم و آن احياي سنت پيامبر و نظم اسلامي است».
    حضرت در نامه‌اي ديگر به اهل كوفه فرمود: «امام، پيشوا و رئيس جامعه اسلامي نمي‌تواند كسي باشد كه اهل فسق، فجور، خيانت، فساد و دوري از خدا است، بايد كسي باشد كه به كتاب خدا در جامعه عمل كند. عدل و داد را در جامعه اجرا كند،‌حق، قانون جامعه بشود و دين و آئين جامعه حق‌مدار باشد». امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ هدف را باز مشخص مي‌كند. از مكه خارج مي‌شوند، ايشان در ميان راه در هر منزل با مخاطبين مختلف سخناني دارند.
    در منزلي به نام «بيضه» در حالي كه حر بن يزيد هم در كنار حضرت هستند، خطاب به دشمن مي‌فرمايند: اگر كسي ببيند حاكمي در جامعه اسلامي بر سر كار است كه ظلم مي‌كند، حرام خدا را حلال مي‌شمارد، حلال خدا را حرام مي‌شمارد، حكم الهي را كنار مي‌زند عمل نمي‌كند و ديگران را به عمل نمي‌خواند، با گناه و دشمني و ظلم عمل مي‌كند و كلاً حاكم جائر و فاسد است و يزيد مصداق كامل آن بود، با زبان و عمل عليه آن اقدام نكند، خداي متعال در قيامت اين ساكت بي‌تفاوت بي‌عمل را هم سرنوشتي دچار مي‌كند كه آن ظالم را به آن دچار كرده است،‌ يعني با هم در يك صف و جناح قرار مي‌گيرند. اين را پيامبر فرموده‌اند، پس پيامبر مشخص كرده بودند كه اگر نظام اسلامي منحرف شد چه بايد كرد. امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ هم به اين فرمايش پيامبر استناد مي‌كند.