وبلاگ :
همسفرمهتاب
يادداشت :
صبر و رضايت 2
نظرات :
33
خصوصي ،
137
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ريحانه
روايت فوق بيانگر عمق توطئه مامون جهت نشانه گرفتن تقواى الهى امام جواد عليه السلام مىباشد كه عصمت الهى امام جواد عليه السلام نقشه هاى آنان را نقش بر آب مىنمود. و در همين راستا سخن ديگرى كه از «ابن ابى داود» نقل شده است كه درجمع اطرافيان خود گفت:
خليفه به اين فكر افتاده است كه ابوجعفر عليه السلام را براى شيعيان و پيروانش به صورت زشت و مست نا متعادل آلوده به عطر مخصوص زنان نمودار كند. نظر شما در اين باره چيست؟ آنها مىگويند اين كاردليل شيعيان و حجت آنرا از بين خواهد برد اما فردى از ميان آنان مىگويد جاسوسهايى از ميان شيعيان برايم اين چنين خبرآورده اند كه شيعيان مىگويند در هر زمان بايد حجتى الهى باشد وهرگاه حكومت متعرض فردى كه چنين مقامى نزد آنان دارد بشود خود بهترين دليل است بر اينكه او حجت خداست.
پس از آن «ابن ابىداود» خبر را به خليفه منتقل مىكند دراين هنگام خليفه اين چنين اظهار نظر مىكند كه «امروز در باره اينها هيچ چاره وحيله اى وجود ندارد. ابوجعفر را اذيت نكنيد. پس از نوميدى ازهمراهى امام و درخشش هرچه بيشتر جلوه هاى پاكى و تقواى امام بود كه دشمن تصميم به شهادت امام عليه السلام را مىگيرد زيرا كه هر روز شخصيت امام عليه السلام فروغى فروزان تر به خويش مىگيرد و دلهاى مشتاق پاكى و عفاف را هرچه بيشتر بسوى خويش جذب مىكند.
و امام عليه السلام بى رغبتى و ناراحتى خويش را از وضعيت دربار و همراهى آنان اظهار مىداشت.
«حسين مكارى» مىگويد: در بغداد بر ابوجعفر عليه السلام وارد شدم و در نزد خليفه بانهايت جلالت مىزيست. با خود گفتم كهحضرت جواد عليه السلام با اين موقعيت كه در اينجا دارد ديگر به مدينه برنخواهد گشت. چون اين خيال در خاطر من گذشت ديدم امام سرش را پايين انداخت و پس از اندكى سربلند كرد در حالىكه رنگ مباركش زرد شده بود، فرمود: «اى حسين نان جو با نمك نيم كوب در حرم رسول خدا صلى الله عليه وآله نزد من بهتر است از آنچه كه مشاهده مىكنى.