سلام . زيبا نويسي ات را در ابيات زير كه خوانده بودمش با لطافتش جوابگو شدم . شايد در اين غربت مرا هم يادي و دعائي كني .دلم گرفته از اين ديار غربت از ين همه هياهوي هيچدر اين ديارحکم بر بقاي شب ميدهندپنجره بسته است کبوتران را در اين ديار جايي نيست و عشق را خسته تر از خستگي بر زندان جهل بر اسارت ميبرند و من بر استانه شب در معبر سکوتدر غريب ترين ديار در غربتي ابدي به انتظار آفتاب ايستاده ام