• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : شب ، علي ، شهادت، قدر
  • نظرات : 45 خصوصي ، 229 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    قرآن ناطق
    ************************************در سحرگاهي كه قدر او زهر شب برتر است// ني غلط گفتم كه قدرش از هزاران شب سراست

    مظهر ايمان همان ذوالقدر بُستان رسول// كوه صبر و استقامت يارو همراه بتول

    مرد نخلستان کوفه جان نثار مصطفي// فاتح خيبر،اميردين علي مرتضي

    او که داد انگشتري را موقع راز و نياز// تيراز پا يش درآوردند هنگام نماز

    او که کرده شمع بيت المال را برخود حرام// اوکه گريان بود از هجران محبوبش مُدام

    شد به مسجد تا به پا دارد نماز آخرين // تا کند با يار خود راز و نياز آخرين

    دشمن ناپاك با شمشير كينه در كمين// تا بيايد رو به مسجد مرد حق سلطان دين

    مسجد كوفه نمي داند كه امشب محشر است// سجده گاه شيرحق از خون فرق او تراست

    تيغ بُرّان، دل هوسناك وعلي غرق نماز// دستهاي نهرواني مانده در زنجير آز

    دست جهل از آستين ابن ملجم شد برون// خانۀامن خدا از خون مولا غرق خون

    تاكه او سر را زخاك بندگي برداشته// تيره دل شمشير كين را از قفا افراشته

    زد به فرق اسوۀ ايمان علي شير خدا// كرد قرص ماه رويش را ازاين ضربت دوتا

    سرو آزادي فرو افتاد در محراب خون// دشت سرسبز ولايت شد زخونش لاله گون

    در شب تنزيل قرآن فرق مولا شد دوتا// مرز كفرو شرك و ايمان شد در اين مسجد سِوا

    بلبل باغ ولايت چَه چَه زد اين نغمه را // فُزتُ ربِ الكعبه اي درياي رحمت ربنّا

    صوت قرآن علي خاموش وكوفه داغدار// توسن رهوار غيرت شد دراين شب بي سوار

    او که بُد قرآن ناطق،از جفاي ناکثين // از رياکاري وظلم قاسطين و مارقين

    خواند انالِلّه وانا اِليه الرّاجعون// گشت خم درپيش حق سرو بلند راکعون

    همدم و همراز نخلستان دگر آرام خُفت// ديگر امشب راز خود با چاه و نخلستان نگفت
    امشب اوانبان طفلان را نمي گيرد به دوش// آن نواي دلنواز مرد شب نايد به گوش

    حسرت« جاويد» مانده بر دل طفلان شهر// چون علي خاموش شد با ضربت شمشير وزهر