ان الله لا يحب المتكبرين. (3)
خداوند متكبران را دوست نمىدارد.
سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت كردم، شما هم دعوت مرا اجابت كنيد.آنها هم دعوت آن حضرت را پذيرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند، حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است به ضيافتشان بياورند، (4) و بدين ترتيب پذيرايى گرمى از آنان به عمل آمد و نيز درس تواضع و انسان دوستى را با عمل خويش به جامعه آموخت.
شعيب بن عبد الرحمن خزاعى مىگويد:
چون حسين بن على (ع) به شهادت رسيد، بر پشت مباركش آثار پينه مشاهده كردند علتش را از امام زين العابدين (ع) پرسيدند، فرمود: اين پينهها اثر كيسههاى غذايى است كه پدرم شبها به دوش مىكشيد و به خانهى زنهاى شوهر مرده و كودكان يتيم و فقرا مىرسانيد. (5)
شدت علاقه امام حسين (ع) را به دفاع از مظلوم و حمايتاز ستم ديدگان مىتوان در داستان ارينب و همسرش عبد الله بن سلام دريافت، كه اجمال و فشردهاش را در اينجا متذكر مىشويم :
يزيد به زمان ولايت عهدى، با اينكه همه نوع وسائل شهوترانى و كام جوئى و كامروايى از قبيل پول، مقام، كنيزان رقاصه و...در اختيار داشت چشم ناپاك و هرزهاش را به بانوى شوهردار عفيفى دوخته بود.
پدرش معاويه به جاى اينكه در برابر اين رفتار زشت و ننگين عكس العمل كوبندهاى نشان دهد، با حيلهگرى و دروغ پردازى و فريبكارى، مقدماتى فراهم ساخت تا زن پاكدامن مسلمان را از خانهى شوهر جدا ساخته به بستر گناه آلودهى پسرش يزيد بكشاند.حسين بن على (ع) از قضيه با خبر شد در برابر اين تصميم زشت ايستاد و نقشهى شوم معاويه را نقش بر آب ساخت و با استفاده از يكى از قوانين اسلام، زن را به شوهرش عبد الله بن سلام باز گرداند و دست تعدى و تجاوز يزيد را از خانوادهى مسلمان و پاكيزهيى قطع نمود و با اين كار همت و غيرت الهىاش را نمايان و علاقمندى خود را به حفظ نواميس جامعهى مسلمان ابراز داشت و اين رفتار داستانى شد كه در مفاخر آل على (ع) و دنائت و ستمگرى بنى اميه، براى هميشه در تاريخ به يادگار ماند. (6)
علائلى در كتاب «سمو المعنى» مىنويسد: ما در تاريخ انسان به مردان بزرگى برخورد مىكنيم كه هر كدام در جبهه و جهتى عظمت و بزرگى خويش را جهانگير ساختهاند يكى در شجاعت، ديگرى در زهد، آن ديگر در سخاوت، و...اما شكوه و بزرگى امام حسين (ع) حجم عظيمى است كه ابعاد بى نهايتش هر يك مشخص كنندهى يك عظمت فراز تاريخ است، گويا او جامع همهى والايىها و فرازمندىهاست. (7)
آرى مردى كه وارث بى كرانگى نبوت محمدى است، مردى كه وارث عظمت عدل و مروت پدرى چون حضرت على (ع) است و وارث جلال و درخشندگى فضيلت مادرى چون حضرت فاطمه (ع) است، چگونه نمونهى برتر و والاى عظمت انسان و نشانهى آشكار فضيلتهاى خدايى نباشد.
درود ما بر او باد كه بايد او را سمبل اعمال و كردارمان قرار دهيم.
امام حسين (ع) و حكايت زيستنش و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد كردارش نه تنها نمونهى يك بزرگ مرد تاريخ را براى ما مجسم مىسازد، بلكه او با همهى خويشتن، آيينهى تمام نماى فضيلتها، بزرگ منشىها، فداكاريها، جان بازىها، خداخواهىها و خدا جويىها مىباشد، او به تنهايى مىتواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشريت را ضامن گردد.
بودن و رفتنش، معنويت و فضيلتهاى انسان را ارجمندنمود