وبلاگ :
همسفرمهتاب
يادداشت :
ميلاديه
نظرات :
33
خصوصي ،
175
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
يه منتظر
نيروهاى تبهكار،محمد (ص) و يارانش را از خانهها و ميان داراييهايشان بيرون كردند،آنان قصد ريختن خون آن حضرت و يارانش را داشتند.حتى اگر آنها،به همه آن شرارتها دست نمىزدند و كوشش خود را محدود به جلوگيرى از ايجاد دولتى مىكردند كه مىبايستى حق را بر پا دارد و از ناتوانان پشتيبانى كند باز پيكار با آنان و نابود كردنشان براى پيامبر (ص) مجاز بود،چرا كه باقى ماندن آنها در حال توانايى و نيرومندى به معناى استمرار ستم بر مردم ناتوان و نابودى امنيت جامعه بود;و بالاتر از همه اينها به مفهوم آن بود كه خداوند مورد پرستش قرار نگيرد و به يكتائيش اعتراف نشود.
آرى نيروهاى تبهكار با همه سختگيرى و هرج و مرج طلبى خود،مخالفان واقعى تاسيس دولتى نمونه بودند كه پيامبر بزرگوار (ص) قصد ايجاد آن را داشت.و تحقق چنينحكومتى بدون نابود ساختن مخالفان ميسر نبود.بدين گونه مقدر شد كه اين دولت آسمانى روزهايى را در ميدانهاى مبارزه بگذراند كه در حقيقت روزهاى رشد و بارورى اين دولتبود.در حالى كه پيروان آن حضرت،به پيروى از او از رودررويى با نيروهاى تبهكار استقبال مىكردند.اگر مقدر آن بود كه نيروى تبهكار در آن جنگها پيروز شوند،دولت اسلامى كه مىبايست ملتها و تودهها، زير پرچمش قرار گيرند،بر پا نمىشد.