خواهر بزرگوار و فرزانه ام
اول سلامتان مي رسانم و بعد ...
فراوان شرمنده قلم و آنهمه عطوفت و مهر خواهرانيتان هستم. پاسخ شما را مثل مني، در توانش نيست. هر چه بگويم کم گفته ام. به آفريدگارتان مي سپارم که او بهترين پاسخ دهنده است. از او مي خواهم کاملترين جواب را به شما بدهد و توان کمم را به تمام قدرت و توانايي بي مثل و مثالش در حقتان جاري نمايد و ملتمسانه مي خواهم که تنتان را هميشه ايام سلامت بدارد و جانتان را آسوده و آرام و در عين حال پر خروش و پر هيجان سازد و عمري را با عزت و قدرت و شوکت با حالي از انس و الفت بگذرانيد و در راه دين و دنيايتان همت پذيريد و پذيراتر باشيد. عاقبتتان ختم به خير گردد و اين همه ارزاني شما خواهد بود و کماکان مسيري پر بار خواهيد داشت و چون « همسفر مهتاب »بيد، تمام طي و طريقتان روشن خواهد بود و چشمه وجودتان جاري و ساري، عطش تشنگان را رفع خواهد کرد و هميشه با دستاني پر افقهاي ايده التان را به چشم خواهيد ديد.
برادرتان را دعا کنيد که چند ماهي است دردي زميني دارد، نه زميني که بر زمين بماند و اوج نگيرد، بلکه زميني که در زمين متولد شده و آسمان را مي جويد اما کم آورده و بال پرواز ندارد، قرض هم نمي تواند بگيرد که قرض را روزي بايد پس داد، مي خواهد بال در آورد و خود با خودي، به پرواز آيد و منت کسي را هم نکشد، البته منت کسي چون ناکسان که کسانمان نماينده اند و اين سخت است و عمري بايد و همتي شايد، بايد جور کشيد و به دور هم نگريست، بايد هم خوف داشت و هم رجاء، هم بايد ترسيد و هم اميدوار بود. پناه بر خدا و دعاي عزيزاني چون شما که در تمام ناتواني و نادانيم، توان بخرج مي دهيد و دانايي نثارمان ميکنيد و دل برادرتان را به آن نسيم هاي خوش، خوشحال مي نماييد.
شيريني قلمتان را به تلخي آورده ام چنين کردم و شايد حالتان را آزردم، شما بزرگواريد و بخشنده و ميبخشيد.
خيرتان پيش و و دلتان ريش مباد.
فرخنده باشيد و سراسر ايام زنده، خوش و خوش روش.
خدانگهدارتان.
هر كاري ميكنم پيام به صورت خصوصي ارسال ميشود.