ماه كه در آمد
به آسمان خيره مي شوم
بر گستره آبي بي پايانش
اينبار همه چيز را ديده ام
به شبهايي فكر ميكنم
كه قصه هاي شيرين شب زنده داري
معني ديگري داشت
مفهوم اين خزان ...با آن بهار
اين زمان با آن زمان
فرق ميان آسمان و زمين ...
همين هم فرق قصه ها ي من است
با گذشته هايي كه بر نخواهند گشت
قصه هاي من يك بهار داشت
و پائيزي آمد برايش جاودانه ...