ابـن شهرآشوب مى نويسد: در بسيارى از كتابها، از جمله كشف ثعلبى و فضائل ابـوالسعادات، در معناى ايـن آيه «لايـرون فيها شمسـا و لازمهريـرا» (ونمـى بيننـد در بهشت نه آفتـاب و نه سـرمايـى را.) آورده انـد كه ابـن عبـاس گفت: چنـانكه بهشتيان در بهشت هستنـد، ناگاه نورى مـى بينند كه باغهاى بهشت را نـورانـى كرد.
اهل بهشت اظهار مـى دارند: خـدايا! تـو در كتابـى كه بر پيامبرت فرستادى، فرمـودى: «لايرون فيها شمسا» (بهشتيان در بهشت خورشيدى نخـواهند ديد.) نـدا مـى رسـد: ايـن، نـور آفتاب و ماه نيست، بلكه علـى و فاطمه از چيزى تعجب كرده و خنديدند و از نور آن دو، بهشت روشـن گرديد.