• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : سفري ازخود تا خدا
  • نظرات : 47 خصوصي ، 118 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    داوود در جواب ما و آنها که اصرار ميکرديم استراحت کند که بعدها بهتر خدمت کند . . .

    فقط لبخند مي زد .

    آن لبخندي که الان که اين مطالب را مي نويسم و حدود ۲۳ سال از آن زمان ميگذرد

    در قلب من و ديگر دوستان جاي دارد و دلم انصافاً براي آن لبخند و صاحب آن تنگ

    شده است . و مي گفت : . . .

    کي زنده است که به پا نياز داشته باشد .