وبلاگ :
همسفرمهتاب
يادداشت :
ميلاديه
نظرات :
39
خصوصي ،
181
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سيد فرهاد
صبح ميخندد و من گريه کنان از غم دوست
بر خودم گريه هميآيد و بر خنده تو
اي نسيم سحر از من به دلارام بگوي
گو کم يار براي دل اغيار مگير
تو که با جانب خصمت به ارادت نظرست
من نه آنم که عدو گفت تو خود داني نيک
ني ني اي باد مرو حال من خسته مگوي
هر کسي را غم خويشست و دل سعدي را
اي دم صبح چه داري خبر از مقدم دوست
تا تبسم چه کني بيخبر از مبسم دوست
که کسي جز تو ندانم که بود محرم دوست
دشمن اين نيک پسندد که تو گيري کم دوست
به که ضايع نگذاري طرف معظم دوست
که ندارد دل دشمن خبر از عالم دوست
تا غباري ننشيند به دل خرم دوست
همه وقتي غم آن تا چه کند با غم دوست