• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : آخرين سحاب رحمت
  • نظرات : 70 خصوصي ، 208 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + زير باران 

    گفت:((آنجاچشمه خورشيدهاست.

    آسمان ها روشن از نور و صفاست.

    موج اقيانوس جوشان فضاست.))

    باز من گفتم که:(( بالاتر کجاست؟))

    گفت:((بالا تر ،جهاني ديگر است

    عالمي کز عالم خاکي جداست

    پـهن دشت آسمان بي انتهاست.))

    باز من گفتم که:((بالاتر کجاست؟))

    گفت:((بالا تر از آنجا راه نيست

    زانکه آن جا بارگاه کبرياست.

    آخرين معراج ما عرش خداست!))

    باز من گفتم که:((بالا تر کجاست؟))

    لحظه اي در ديدگانم خيره شد

    گفت:((اين انديشه ها بس نارساست!))

    گفتمش:(( از چشم شاعر کن نگاه

    تا نپنداري که گفتاري خطاست:

    دور تر از چشمه خورشيد ها؛

    برتر از اين عالم بي انتها؛

    باز هم بالا تر از عرش خدا

    عرصه ي پرواز مرغ فکر ماست.))

    جاودانه ( افريدون مشيري )

    SohrabSepehri.com

    پاسخ

    سلام . كاش به جاي اينهمه شعر ، يكبار هم مطلب منو مي خونديد و نظر ميداديد. براي من اين ارزشمند تره - موفق باشيد