آقاي عبادي اول ِ درس نوشت بر تخته سياه : « بهار ، يعني چه ؟ پروانه شدن چه معني دارد ؟ »
تا خواست بپرسد چه کسي مي داند با شوق ، محمد از ميز وسطلبخند زد و گفت : « بها ، يعني که گل از خاک بيايد بيرون يعني که زمين دوباره سر سبز شود » .
بابک سر ميز دوم از جا بر خاست با دست اشاره کرد : « آقا ! مو عود با گل چه شباهت ِ قشنگي دارد : پيراهني از شکوفه مي پوشد ، با هياتي از بهار مي آيد موعود » .
ناگاه ، پر از همهمه شد جو کلاسهرکس به اشاره جمله اي زيبا گفت : « -آغاز بهار ، اول فروردين - آغاز رسيدن ِ گل خورشيد است » .
نوبت به علي رسيد او گفت چنين : « روز نهم ربيع الاول ، عيد است آن روز براي مردم ِ روي زمين آغاز حکومت ِ جهاني خورشيد است » .
آقاي عبادي از تعجب ،چون ابربغضش ترکيد و مثل باران باريد چرخاند گچ سفيد را در دستشبا خط خوشيکنار ِ پروانه نوشت : « پروانه شدن براي گل ها زيباست خوب است که از سال جديد پروانه ي آن گل بهاري باشيم » . ( مهديه کريمي )