• وبلاگ : همسفرمهتاب
  • يادداشت : آفتاب در حجاب
  • نظرات : 168 خصوصي ، 172 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    خاک از قدم هاي تو شد سبز
    کوه سياهي از تو لرزيد
    وقتي که اصغر آب مي خواست
    از هر دو چشمت اشک جوشيد

    زينب ، تو بانوي بهاري
    جاريست دريا در صدايت
    آن روز پشت ِ کفر خم شد
    زير تگرگ ِ خطبه هايت

    تقويم عاشوراي قلبت
    سر شار از عطر بهار است
    تصوير از گلهاي بي سر
    از اسب هاي بي سوار است

    حالت پريشان بود ، وقتي
    مي ريخت در گوشت ، مرتب :
    آتش ميان خيمه افتاد
    بابايمان کو ، عمه زينب ؟

    خورشيد بر پيشانيت بود
    وقتي نماز عشق خواندي
    زن بودي اما ، با حسينت
    تا پاي جان مردانه ماندي

    ( حميد هنر جو )